خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 11 از 12 نخستنخست ... 101112 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 151 به 165 از 169
    1. Top | #151
      کاربر باسابقه

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Putin نمایش پست ها
      دوستان عزیز ، در مدت نسبتا کوتاهی که در انجمن شما بودم متاسفانه(از بین افرادی که باهاشون بحث کردم) فردی رو ندیدم که واقعا طالب حق و حقیقت باشه و به دور از تعصب بیاد بحث کنه و اگر حقیقتی رو شنید بپذیره !!که البته این موضوع منحصر به این جامعه کوچک مجازی هم نیست و برای این موضوع فقط میشه تاسف خورد ......در هر حال من که مدت زیادی در اینجا مشغول نخواهم بود و همین امروز و فرداست که کلا اینترنت و کامپیوتر رو ببوسم و برای مدت طولانی بزارم کنار(چون من هم مثل شما معتاد رسانه شدم) ، اما به قول حسین(ع) اگر دین ندارید ، حداقل آزاده باشید......

      اما در جواب شما دوست عزیز ، میخواستم از آیات قرآن برای پاسخگوی استفاده کنم اما پیش خودم گفتم شاید این شیوه پاسخگویی مناسب نبوده که باز در بحث ها به تکرار دچار میشیم و..... برای همین اینبار گفتم بهتره خلاصه نوشته ای از معلم شهید ، دکتر علی شریعتی رو بیارم که خوندنش خالی از لطف نیست و شیوه پاسخگویی هم متفاوت تره(از بعد اجتمائی و تاریخی نگاه شده) :

      مسألۀ زن، از جهات گوناگونی كه می‌توان بررسی كرد، چنان تابع محیط و زمان است كه گاه بسیاری از انسانی‌ترین اصول و رسوم آن در محیط و زمانی دیگر به صورت یك جنایت ضد انسانی تغییر شكل می‌دهد.

      عدّد زوجات از این گونه است. بى شك وجدان عصر ما از چنین اهانت زشتی نسبت به زن جریحه‌دار می‌گردد، اما در گذشته و بخصوص در جامعه‌های ابتدائی، این اصل به بسیاری از زنان محروم و بی سرپرست كه خود و احیاناً فرزندان یتیم‌شان برای همیشه از زندگی گرم و اَمن و سالم خانوادگی محروم میشده‌اند، امكان آنرا می‌داده است كه آیندۀ خویش را كه فقر و پریشانی و فساد تهدید می‌كرد، در پناه مردی – كه در آن روزگار تنها پناهگاه زن و كودك بوده است - نجات دهد و خانواده‌اى كه با مرگ سرخ – كه در گذشته غالباً سراغ مردان را می‌گرفت – سرپرستش را از دست می‌داد و متلاشی می‌شد، سامانی تازه گیرد.

      چادر نیز چنین است. امروز بندی بر دست و پای زن تلقی می‌شود و روح قرن ما آن را برای زن، زشت و حقارت آمیز می‌بیند اما در گذشته، نشانۀ تشخص گروهی و حیثیت خاص اجتماعی و حریم عزّت و حرمت زن تلقی می‌شد و هنوز هم در جامعه‌های روستائی اینچنین تلقی می‌شود و نیز در خانواده‌های متشخص شهری كه هنوز به سنت‌ها وفادار مانده‌اند.

      محمد، عملاً، می‌كوشد تا حقوق و شخصیتی را كه اسلام برای زن قائل شده است به وی عطا كند. از زنان همچون مردان بیعت می‌گیرد (رأی، تعهد و پیمان اجتماعی و سیاسی بر مبنای مكتب اعتقادی خویش)، آنانرا همچون مردان در صف «اصحاب» خویش جای می‌دهد. دخترش، فاطمه را در كوچكی در برابر مردم بر زانوی خود می‌نشاند و هنگام گفتگوی با آنان، او را می‌نوازد و در ابراز محبّت خاص خود به وی گویی عمد دارد كه به اعراب – كه به گفتۀ قرآن از خبر ناخوش دختر بودن نوزادشان چهره‌شان سیاه می‌گشت و خشم خویش را فرو می‌خورند و گاهی هم فرو نمی‌خوردند و او را زنده در خاك مدفون می‌كردند- نشان دهد كه دختر ننگ نیست و همچون پسر فرزندی عزیز است.

      و الی آخر......

      ادامه مطلب رو میتونید از کتاب زن در چشم و دل محمد ، نوشته دکتر علی شریعتی مطالعه بفرمایید ، البته اگر به این نتیجه رسیدید که روشن کردن اعتقادات شخصی و راه و روش زندگی اهمیت و ضرورت بیشتری نسبت به یاد گرفتن چند فرمول بی ارزش جبر یا شیمی یا زمین شناسی داره !!

      لطفا صبر کنید..
      بردار شما اول اونو اثبات کن

    2. Top | #152
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Putin نمایش پست ها


      دوستان عزیز ، در مدت نسبتا کوتاهی که در انجمن شما بودم متاسفانه(از بین افرادی که باهاشون بحث کردم) فردی رو ندیدم که واقعا طالب حق و حقیقت باشه و به دور از تعصب بیاد بحث کنه و اگر حقیقتی رو شنید بپذیره !!که البته این موضوع منحصر به این جامعه کوچک مجازی هم نیست و برای این موضوع فقط میشه تاسف خورد ......در هر حال من که مدت زیادی در اینجا مشغول نخواهم بود و همین امروز و فرداست که کلا اینترنت و کامپیوتر رو ببوسم و برای مدت طولانی بزارم کنار(چون من هم مثل شما معتاد رسانه شدم) ، اما به قول حسین(ع) اگر دین ندارید ، حداقل آزاده باشید......

      اما در جواب شما دوست عزیز ، میخواستم از آیات قرآن برای پاسخگوی استفاده کنم اما پیش خودم گفتم شاید این شیوه پاسخگویی مناسب نبوده که باز در بحث ها به تکرار دچار میشیم و..... برای همین اینبار گفتم بهتره خلاصه نوشته ای از معلم شهید ، دکتر علی شریعتی رو بیارم که خوندنش خالی از لطف نیست و شیوه پاسخگویی هم متفاوت تره(از بعد اجتمائی و تاریخی نگاه شده) :

      مسألۀ زن، از جهات گوناگونی كه می‌توان بررسی كرد، چنان تابع محیط و زمان است كه گاه بسیاری از انسانی‌ترین اصول و رسوم آن در محیط و زمانی دیگر به صورت یك جنایت ضد انسانی تغییر شكل می‌دهد.

      عدّد زوجات از این گونه است. بى شك وجدان عصر ما از چنین اهانت زشتی نسبت به زن جریحه‌دار می‌گردد، اما در گذشته و بخصوص در جامعه‌های ابتدائی، این لصل به بسیاری از زنان محروم و بی سرپرست كه خود و احیاناً فرزندان یتیم‌شان برای همیشه از زندگی گرم و اَمن و سالم خانوادگی محروم میشده‌اند، امكان آنرا می‌داده است كه آیندۀ خویش را كه فقر و پریشانی و فساد تهدید می‌كرد، در پناه مردی – كه در آن روزگار تنها پناهگاه زن و كودك بوده است - نجات دهد و خانواده‌اى كه با مرگ سرخ – كه در گذشته غالباً سراغ مردان را می‌گرفت – سرپرستش را از دست می‌داد و متلاشی می‌شد، سامانی تازه گیرد.

      چادر نیز چنین است. امروز بندی بر دست و پای زن تلقی می‌شود و روح قرن ما آن را برای زن، زشت و حقارت آمیز می‌بیند اما در گذشته، نشانۀ تشخص گروهی و حیثیت خاص اجتماعی و حریم عزّت و حرمت زن تلقی می‌شد و هنوز هم در جامعه‌های روستائی اینچنین تلقی می‌شود و نیز در خانواده‌های متشخص شهری كه هنوز به سنت‌ها وفادار مانده‌اند.

      محمد، عملاً، می‌كوشد تا حقوق و شخصیتی را كه اسلام برای زن قائل شده است به وی عطا كند. از زنان همچون مردان بیعت می‌گیرد (رأی، تعهد و پیمان اجتماعی و سیاسی بر مبنای مكتب اعتقادی خویش)، آنانرا همچون مردان در صف «اصحاب» خویش جای می‌دهد. دخترش، فاطمه را در كوچكی در برابر مردم بر زانوی خود می‌نشاند و هنگام گفتگوی با آنان، او را می‌نوازد و در ابراز محبّت خاص خود به وی گویی عمد دارد كه به اعراب – كه به گفتۀ قرآن از خبر ناخوش دختر بودن نوزادشان چهره‌شان سیاه می‌گشت و خشم خویش را فرو می‌خورند و گاهی هم فرو نمی‌خوردند و او را زنده در خاك مدفون می‌كردند- نشان دهد كه دختر ننگ نیست و همچون پسر فرزندی عزیز است.

      و الی آخر......

      ادامه مطلب رو میتونید از کتاب زن در چشم و دل محمد ، نوشته دکتر علی شریعتی مطالعه بفرمایید ، البته اگر به این نتیجه رسیدید که روشن کردن اعتقادات شخصی و راه و روش زندگی اهمیت و ضرورت بیشتری نسبت به یاد گرفتن چند فرمول بی ارزش جبر یا شیمی یا زمین شناسی داره !!


      یا حق


      1.من شما رو مخاطب قرار ندارم.سر حرفم با جناب @:کمدین: بود.

      2.برخلاف میل درونیم و برای احترام بهتون جواب میدم.

      3.سخن حقی نشنیدم،اگرنه همه خواهان حق هستند و این شامل حال من هم میشه.البته عقاید شما هم محترمه و اینکه فکر میکنید حق رو میگید قابل ستایش هست،اما بهتره عقایدتون رو برای خودتون نگه دارید نه اینکه بروز ندید؛نه؛بلکه به دیگران تحمیلش نکنید.

      4.از قرآن جوابم رو میدادین خیلی بهتر بود و ممنون میشدم چون من با تمام احترامی که برای دکترشریعتی قائلم ایشون رو قبول ندارم.

      شب شما خوش برادر گرامی.

    3. Top | #153
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط pr.reza نمایش پست ها
      1.من شما رو مخاطب قرار ندارم.سر حرفم با جناب @:کمدین: بود.

      2.برخلاف میل درونیم و برای احترام بهتون جواب میدم.

      3.سخن حقی نشنیدم،اگرنه همه خواهان حق هستند و این شامل حال من هم میشه.البته عقاید شما هم محترمه و اینکه فکر میکنید حق رو میگید قابل ستایش هست،اما بهتره عقایدتون رو برای خودتون نگه دارید نه اینکه بروز ندید؛نه؛بلکه به دیگران تحمیلش نکنید.

      4.از قرآن جوابم رو میدادین خیلی بهتر بود و ممنون میشدم چون من با تمام احترامی که برای دکترشریعتی قائلم ایشون رو قبول ندارم.

      شب شما خوش برادر گرامی.
      1- من هم نگفتم شما بنده رو مخاطب قرار دادید ، اما چون در مورد اسلام به نوعی شبهه افکنی کردید یا با دید مثبت بگیم که سوالی داشتید ، من خودم رو به عنوان یک مسلمان موظف به پاسخگویی دیدم ؛

      2- ممنونم از لطف شما ، اما اگر مایل به ادامه بحث نیستید من هم بعد از این ادامه نمیدم !!

      3- من ادعا نکردم حرفم حق مطلقه و همه باید پذیرا باشند !! هر چند شخصا ایمان دارم که عقایدم به حق و حقیقت نزدیکترند اما گفته من این بود که فرد حقیقت جو ندیدم و لا غیر .....

      4- در بحث های گذشته ای که داشتیم(مخصوصا با شخص شما ، حالا با دوستان معلوم الحال دیگتون کاری ندارم !!) تمام سوالاتتون رو با قرآن جواب دادم ، اما در آخر شما نه بحث رو ادامه دادید(که نشانی از باقی موندن سوال در ذهنتون باشه) و نه تشکر لفظی کردید و گفتن خشک و خالی این کلمه که قانع شدم(که نشان از اتمام بحث و به پاسخ رسیدن شماست) ، و نه حتی گفتید برای تحقیقات بیشتر زمان لازم دارید !!

      برای همین من تصمیم گرفتم نحوه پاسخگویی خودم رو تغییر بدم(چون فرض رو بر این گرفتم که حتما اشتباه از بنده بوده) ، برای همین این مطلب رو از دکتر شریعتی گزاشتم که به نوعی پاسخ به سوال شما هم بود ؛ حالا من نمیدونم چرا علی شریعتی رو قبول ندارید ولی مطلب قبلی رو با این دید که آقای x این مطلب رو نوشته مطالعه بفرمایید و باز اگر سوالی بود در خدمت نیستیم!! چون شما مایل به ادامه بحث نیستید : دی

      یا حق ، شب خوش ؛

    4. Top | #154
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Putin نمایش پست ها
      1- من هم نگفتم شما بنده رو مخاطب قرار دادید ، اما چون در مورد اسلام به نوعی شبهه افکنی کردید یا با دید مثبت بگیم که سوالی داشتید ، من خودم رو به عنوان یک مسلمان موظف به پاسخگویی دیدم ؛

      2- ممنونم از لطف شما ، اما اگر مایل به ادامه بحث نیستید من هم بعد از این ادامه نمیدم !!

      3- من ادعا نکردم حرفم حق مطلقه و همه باید پذیرا باشند !! هر چند شخصا ایمان دارم که عقایدم به حق و حقیقت نزدیکترند اما گفته من این بود که فرد حقیقت جو ندیدم و لا غیر .....

      4-
      الف)در بحث های گذشته ای که داشتیم(مخصوصا با شخص شما ، حالا با دوستان معلوم الحال دیگتون کاری ندارم !!) تمام سوالاتتون رو با قرآن جواب دادم،
      ب)اما در آخر شما نه بحث رو ادامه دادید(که نشانی از باقی موندن سوال در ذهنتون باشه) و نه تشکر لفظی کردید و گفتن خشک و خالی این کلمه که قانع شدم(که نشان از اتمام بحث و به پاسخ رسیدن شماست)،و نه حتی گفتید برای تحقیقات بیشتر زمان لازم دارید !!

      برای همین من تصمیم گرفتم نحوه پاسخگویی خودم رو تغییر بدم(چون فرض رو بر این گرفتم که حتما اشتباه از بنده بوده) ، برای همین این مطلب رو از دکتر شریعتی گزاشتم که به نوعی پاسخ به سوال شما هم بود ؛ حالا من نمیدونم چرا علی شریعتی رو قبول ندارید ولی مطلب قبلی رو با این دید که آقای x این مطلب رو نوشته مطالعه بفرمایید و باز اگر سوالی بود در خدمت نیستیم!! چون شما مایل به ادامه بحث نیستید : دی

      یا حق ، شب خوش ؛
      پیش از اینکه بخوام پاسخ دادن رو آغاز کنم باید بگم که دیشب خوابم برد وگرنه زودتر پاسخ شما رو میدادم.

      1.من نه درباره ی اسلام شبهه افکنی کردم و نه اینکه چیزی پرسیدم،که شما بیای و احساس وظیفه کنی؛تنها برگردان فارسی آیات قرآن رو نقل کردم.

      2.دلیل مایل نبودن پلک های سنگینم بود.

      3.حق و حقیقت برای افراد مختلف با دیدگاه های متفاوت فرق میکنه و هرکسی به روش خودش در پی حقیقت هست.

      4.الف)نگید تمام بحث ها؛چرا که در پست زیر هم کتاب"
      تشیع علوی ، تشیع صفوی از دکتر علی شریعتی"رو معرفی کردید و هم ازش بهم جواب دادین؛یا چیزی جز اینه؟
      http://forum.konkur.in/thread7466-13.html#post334722
      ب)به این دلیل بحثهای گذشته رو ادامه ندادم که جوابم رو درباره ی اون موضوع گرفته بودم،گفتین من تشکر نکردم؟نه عزیزدل من توی لینک زیر هم تشکر رو زدم هم نقل قولتون کرد و گفتم ممنونم اگر هم درباره ی بعضی از صحبت هاتون تشکر نکردم چون برام مفید نبوده.
      http://forum.konkur.in/thread13219-14.html#post335246


      نه عزیز؛سوالی از شما ندارم،چون خیلی ها از شما بیشتر میدونن و من ترجیح میدم پرسش هامو از اونا بپرسم.
      ویرایش توسط kouchoulou : 03 دی 1393 در ساعت 15:09

    5. Top | #155
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      سلام ،
      دوستان انقدر در مورد دین بحث نکنید ، تجربه ثابت کرده بحث دین آخرش به جایی نرسیده و همش بی نتیجه بوده و تنها اثر تخریبی داشته !
      دین چیزی نیست که بیای جار بزنی که من به فلان دین مقیدم ! دین چیز کاملا شخصی هست و به هیچ کس مربوط نیست !
      هر شخصی مقید به یک سری عقایده که واسش محترمه ! یکی با دین میتونه به انسانیتش برسه یکی با یه چیز غیر دین ! تنها چیزی که مهمه و هدفه انسانیت هست .. بازم تکرار میکنم دین چیز جار زدنی ای نیست و کاملا یه مسئله شخصیه و هرگونه بحث در موردش بی مورده .
      موفق باشین

    6. Top | #156
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Al I نمایش پست ها
      سلام ،
      دوستان انقدر در مورد دین بحث نکنید ، تجربه ثابت کرده بحث دین آخرش به جایی نرسیده و همش بی نتیجه بوده و تنها اثر تخریبی داشته !
      دین چیزی نیست که بیای جار بزنی که من به فلان دین مقیدم ! دین چیز کاملا شخصی هست و به هیچ کس مربوط نیست !
      هر شخصی مقید به یک سری عقایده که واسش محترمه ! یکی با دین میتونه به انسانیتش برسه یکی با یه چیز غیر دین ! تنها چیزی که مهمه و هدفه انسانیت هست .. بازم تکرار میکنم دین چیز جار زدنی ای نیست و کاملا یه مسئله شخصیه و هرگونه بحث در موردش بی مورده .
      موفق باشین
      درود بر شرفت.از طرز تفکرت خوشم اومد.با تک تک واژه هایی که نوشتی موافقم.
      مهم انسانیت هست اما بعضی ها میخوان به اسم انسانیت؛دین رو غالب کنن.

      تمام حرف من اینه که چیزی رو نباید به کسی تحمیل کرد.

    7. Top | #157
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Al I نمایش پست ها
      سلام ،
      دوستان انقدر در مورد دین بحث نکنید ، تجربه ثابت کرده بحث دین آخرش به جایی نرسیده و همش بی نتیجه بوده و تنها اثر تخریبی داشته !
      دین چیزی نیست که بیای جار بزنی که من به فلان دین مقیدم ! دین چیز کاملا شخصی هست و به هیچ کس مربوط نیست !
      هر شخصی مقید به یک سری عقایده که واسش محترمه ! یکی با دین میتونه به انسانیتش برسه یکی با یه چیز غیر دین ! تنها چیزی که مهمه و هدفه انسانیت هست .. بازم تکرار میکنم دین چیز جار زدنی ای نیست و کاملا یه مسئله شخصیه و هرگونه بحث در موردش بی مورده .
      موفق باشین
      درود ،

      با بند اول نوشتتون تقریبا موافقم ؛ تقریبا به این علت که بین بحث در فضای مجازی و بحث رو در رو تفاوت میبینم ، چون در بحث رو در رو طرف هرچیز که در موردش علم داره بیان میکنه و دیگه راه برای کپی پیست بستست !!(تنها دلیل بحث بنده هم با دوستان در اینجا فقط آشنایی بیشتر با طرز فکر یک قشر تقریبا خاص هست و نه ارشاد !! چون بنده در اندازه ای نیستم که بخوام کسی رو ارشاد کنم یا .....)

      اما در مورد اینکه هرکس دین خود رو داره و عیسی به دین خود و موسی به دین خود کاملا مخالفم ، در قبول دین اکراهی نیست ، کاملا درسته اما قرار نیست وقتی کسی با اعتقاداتش به دیگران و اجتماع ضربه میزنه دیگه کاری به کارش نداشته باشی !! از طرفی به قول همون کسی که عکسش رو برای آواتارت گزاشتی و من میپرستمش :چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است.

      و در مجموع روح اسلام به سیاست و اجتماع گره خورده ؛

      - - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

      نقل قول نوشته اصلی توسط Pr.Reza نمایش پست ها
      پیش از اینکه بخوام پاسخ دادن رو آغاز کنم باید بگم که دیشب خوابم برد وگرنه زودتر پاسخ شما رو میدادم.

      1.من نه درباره ی اسلام شبهه افکنی کردم و نه اینکه چیزی پرسیدم،که شما بیای و احساس وظیفه کنی؛تنها برگردان فارسی آیات قرآن رو نقل کردم.

      2.دلیل مایل نبودن پلک های سنگینم بود.

      3.حق و حقیقت برای افراد مختلف با دیدگاه های متفاوت فرق میکنه و هرکسی به روش خودش در پی حقیقت هست.

      4.الف)نگید تمام بحث ها؛چرا که در پست زیر هم کتاب"
      تشیع علوی ، تشیع صفوی از دکتر علی شریعتی"رو معرفی کردید و هم ازش بهم جواب دادین؛یا چیزی جز اینه؟
      http://forum.konkur.in/thread7466-13.html#post334722
      ب)به این دلیل بحثهای گذشته رو ادامه ندادم که جوابم رو درباره ی اون موضوع گرفته بودم،گفتین من تشکر نکردم؟نه عزیزدل من توی لینک زیر هم تشکر رو زدم هم نقل قولتون کرد و گفتم ممنونم اگر هم درباره ی بعضی از صحبت هاتون تشکر نکردم چون برام مفید نبوده.
      http://forum.konkur.in/thread13219-14.html#post335246


      نه عزیز؛سوالی از شما ندارم،چون خیلی ها از شما بیشتر میدونن و من ترجیح میدم پرسش هامو از اونا بپرسم.
      1- وقتی آیاتی رو از قرآن ، به نحوی انتخاب میکنید که در خوانند پایمال شدن حقوق زن از جانب اسلام به ننظر میرسه ، خواه ناخواه دارید شبهه افکنی میکنید ، اما حالا که میگید منظورتون این نبوده ، بنده معذرت میخوام ، حتما من بد برداشت کردم ؛

      3- روش من ، یا چیزی که من به عنوان روش از اسلام فهمیدم این هست که من به عنوان یک مسلمان در برابر دیگران مسئولم ؛ در برابر هر انسانی ، حالا اگر اون فرد ایرانی باشه مسئول تر هستم ؛

      4- الف ) دوست عزیز ، شما که حاضر نیستید برای عقایدتون یک کتاب ساده بخونید از دیگران چه توقعی دارید ؟!! اما در مورد اون پست به خصوص باید بگم من فکر میکردم شما به اسلام و تشیع معتقد هستید و حالا خواهان تفکیک دو نوع تشیع هستید ، اگر جز این بود که براتون یک صفحه مطلب مینوشتم تا بخونید(البته اگر میخوندید!!)

      ب)در مورد تشکر هایی که کردید متشکرم ، اما در مورد مفید نبودن مطالب بنده بهتر بود تذکر می دادید و حتی اگر آخرش می نوشتید من حوصله ادامه بحث رو ندارم به خدا اگر ناراحت می شدم یا .....

      حالا که کم کم دارم میرم از این انجمن ولی انشاء الله اگر بحثی بود در آینده که بعید میدونم این موضوع رو حتما در نظر بگیرید ؛ یا حق

    8. Top | #158
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      اقایون خانوما.... ببینید.... تمام مشکلات وقتی حل میشه که ما خودمونو امام زمانی کنیم.... یعنی به جای اینکه این همه بزنیم تو سر هم بیایم دعا کنیم و رفتار های خودمونو اصلاح کنیم تا زمینه رو برای ظهور آقا امام زمان آماده کنیم ... بعد هر وقتی ایشون تشریف آوردن اون وقت از خودشون همه چیزو سوال کنیم .... همین و بس ......

      این ویدیو رو هم حتما یه نگاه بندازین ..... ضرر نمیکنین ....




      http://www.aparat.com/v/zLgQP/سخنران...دانشمند

    9. Top | #159
      کاربر باسابقه

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      1418929564207011_large.jpg

    10. Top | #160
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Putin نمایش پست ها


      دوستان عزیز ، در مدت نسبتا کوتاهی که در انجمن شما بودم متاسفانه(از بین افرادی که باهاشون بحث کردم) فردی رو ندیدم که واقعا طالب حق و حقیقت باشه و به دور از تعصب بیاد بحث کنه و اگر حقیقتی رو شنید بپذیره !!که البته این موضوع منحصر به این جامعه کوچک مجازی هم نیست و برای این موضوع فقط میشه تاسف خورد ......در هر حال من که مدت زیادی در اینجا مشغول نخواهم بود و همین امروز و فرداست که کلا اینترنت و کامپیوتر رو ببوسم و برای مدت طولانی بزارم کنار(چون من هم مثل شما معتاد رسانه شدم) ، اما به قول حسین(ع) اگر دین ندارید ، حداقل آزاده باشید......

      اما در جواب شما دوست عزیز ، میخواستم از آیات قرآن برای پاسخگوی استفاده کنم اما پیش خودم گفتم شاید این شیوه پاسخگویی مناسب نبوده که باز در بحث ها به تکرار دچار میشیم و..... برای همین اینبار گفتم بهتره خلاصه نوشته ای از معلم شهید ، دکتر علی شریعتی رو بیارم که خوندنش خالی از لطف نیست و شیوه پاسخگویی هم متفاوت تره(از بعد اجتمائی و تاریخی نگاه شده) :

      مسألۀ زن، از جهات گوناگونی كه می‌توان بررسی كرد، چنان تابع محیط و زمان است كه گاه بسیاری از انسانی‌ترین اصول و رسوم آن در محیط و زمانی دیگر به صورت یك جنایت ضد انسانی تغییر شكل می‌دهد.

      عدّد زوجات از این گونه است. بى شك وجدان عصر ما از چنین اهانت زشتی نسبت به زن جریحه‌دار می‌گردد، اما در گذشته و بخصوص در جامعه‌های ابتدائی، این لصل به بسیاری از زنان محروم و بی سرپرست كه خود و احیاناً فرزندان یتیم‌شان برای همیشه از زندگی گرم و اَمن و سالم خانوادگی محروم میشده‌اند، امكان آنرا می‌داده است كه آیندۀ خویش را كه فقر و پریشانی و فساد تهدید می‌كرد، در پناه مردی – كه در آن روزگار تنها پناهگاه زن و كودك بوده است - نجات دهد و خانواده‌اى كه با مرگ سرخ – كه در گذشته غالباً سراغ مردان را می‌گرفت – سرپرستش را از دست می‌داد و متلاشی می‌شد، سامانی تازه گیرد.

      چادر نیز چنین است. امروز بندی بر دست و پای زن تلقی می‌شود و روح قرن ما آن را برای زن، زشت و حقارت آمیز می‌بیند اما در گذشته، نشانۀ تشخص گروهی و حیثیت خاص اجتماعی و حریم عزّت و حرمت زن تلقی می‌شد و هنوز هم در جامعه‌های روستائی اینچنین تلقی می‌شود و نیز در خانواده‌های متشخص شهری كه هنوز به سنت‌ها وفادار مانده‌اند.

      محمد، عملاً، می‌كوشد تا حقوق و شخصیتی را كه اسلام برای زن قائل شده است به وی عطا كند. از زنان همچون مردان بیعت می‌گیرد (رأی، تعهد و پیمان اجتماعی و سیاسی بر مبنای مكتب اعتقادی خویش)، آنانرا همچون مردان در صف «اصحاب» خویش جای می‌دهد. دخترش، فاطمه را در كوچكی در برابر مردم بر زانوی خود می‌نشاند و هنگام گفتگوی با آنان، او را می‌نوازد و در ابراز محبّت خاص خود به وی گویی عمد دارد كه به اعراب – كه به گفتۀ قرآن از خبر ناخوش دختر بودن نوزادشان چهره‌شان سیاه می‌گشت و خشم خویش را فرو می‌خورند و گاهی هم فرو نمی‌خوردند و او را زنده در خاك مدفون می‌كردند- نشان دهد كه دختر ننگ نیست و همچون پسر فرزندی عزیز است.

      و الی آخر......

      ادامه مطلب رو میتونید از کتاب زن در چشم و دل محمد ، نوشته دکتر علی شریعتی مطالعه بفرمایید ، البته اگر به این نتیجه رسیدید که روشن کردن اعتقادات شخصی و راه و روش زندگی اهمیت و ضرورت بیشتری نسبت به یاد گرفتن چند فرمول بی ارزش جبر یا شیمی یا زمین شناسی داره !!


      یا حق


      من نمیفهمم این دکتر شریعتی چیه که تو اینقد قبولش داری؟؟؟
      یه آدم مکار که رنگ جنایات رو عوض کرده تا اون جنایات برای آدم ساده اندیشی مثل جناب عالی قابل تحمل باشه...
      توجیهاتش منو کشته; میخواد بچه یتیم رو بزرگ کنه، چادر به زن عزت داده، اسلام زن رو گرامی میداره و هزار کو.فت و زهر.مار دیگه...
      ول کن بابا این شعارای کلیشه ای رو...
      همچین میگه دکتر شریعتی انگار **** خداست...
      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ




    11. Top | #161
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Putin نمایش پست ها
      1- وقتی آیاتی رو از قرآن ، به نحوی انتخاب میکنید که در خوانند پایمال شدن حقوق زن از جانب اسلام به ننظر میرسه ، خواه ناخواه دارید شبهه افکنی میکنید ، اما حالا که میگید منظورتون این نبوده ، بنده معذرت میخوام ، حتما من بد برداشت کردم ؛
      3- روش من ، یا چیزی که من به عنوان روش از اسلام فهمیدم این هست که من به عنوان یک مسلمان در برابر دیگران مسئولم ؛ در برابر هر انسانی ، حالا اگر اون فرد ایرانی باشه مسئول تر هستم ؛
      4- الف ) دوست عزیز ، شما که حاضر نیستید برای عقایدتون یک کتاب ساده بخونید از دیگران چه توقعی دارید ؟!!
      اما در مورد اون پست به خصوص باید بگم من فکر میکردم شما به اسلام و تشیع معتقد هستید و حالا خواهان تفکیک دو نوع تشیع هستید، اگر جز این بود که براتون یک صفحه مطلب مینوشتم تا بخونید(البته اگر میخوندید!!)
      ب)در مورد تشکر هایی که کردید متشکرم ، اما در مورد مفید نبودن مطالب بنده بهتر بود تذکر می دادید و حتی اگر آخرش می نوشتید من حوصله ادامه بحث رو ندارم به خدا اگر ناراحت می شدم یا .....
      حالا که کم کم دارم میرم از این انجمن ولی انشاء الله اگر بحثی بود در آینده که بعید میدونم این موضوع رو حتما در نظر بگیرید ؛ یا حق
      1.من در قرآن آیه ای پیدا نکردم که زنان را محترم شمرده باشه یا اینکه بگه مرد و زن به عنوان انسان حقوقی برابر دارند وگرنه می آوردمشون در کنار این آیات که البته با این آیات تناقض دارن(لطف کنید اگه هست این آیه رو معرفی کنید چون شاید من خوب نخونده باشم).من در پست قبل گفته بودم که اصلا قصد(به قول شما)شبهه افکنی ندارم. تنها برای یادآوری، آیاتی رو که از نظر مفهوم،معنی و موضوع شبیه هم بودن نقل کردم،همونطور که کتاب دین و زندگی1و2و3و4 آیات مربوط به یک موضوع رو در کنار هم و در آغاز هر درس آورده آیا اون کتاب ها هم شبهه افکنی کردن؟
      _____________________________
      فرض رو براین میزاریم که من شبهه افکنی کردم،خوب؟مثلاً خودِ آیه ی 34 سوره ی مبارکه ی نساء گفته:
      «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ** فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا»
      ** اگه توی گوگل تر جمه بزنید معنی درست و بدون تفسیر میاد براتون.
      که معنیش میشه:
      «مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى ‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏ كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و[اگر تاثير نكرد] آنان را مورد ضرب و شتم قرار دهید پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است.»
      من چه تحلیلی میتونم جز این داشته باشم که: «اگر زن نافرمانی کرد و به گوشزدهام اهمیتی نداد میتونم بزنمش»؟
      _____________________________
      یا از آیه ی 3 سوره نساء مبنی بر تعدد همسران مرد مسلمان؛ چه برداشتی میتونم داشته باشم؟(دلیلی که توی چند پست قبل گفتید به نظر من و خیلیای دیگه-که از نظر شما گمراه هستیم- دلیلی پوچ و واهی بیش نیست... چراکه اگر میخواستن به زنان بیوه و بچه های یتیمشون کمک کنند میتونستند جاهای خاصی رو زیر نظر حضرت محمد(ص)در نظر بگیرن و هم خورد و خوراک و پوشاکشون رو آماده کنند و هم امنیت آنها رو؛ نه اینکه به مردها اجازه بده که چند همسر اختیار کنند و دل همسر اول رو بشکنن...آیا این جوابی که داده بودید دلیل تراشی نیست برای این(آن)هوس بازی ها؟اگر نه چرا هیچ جایی نگفتند که برای دومین ازدواج اجازه ی همسر اول نیاز هست؟که ایشون هم بتونه در این کار خیر سهمی داشته باشه...یا اصلا چرا به جز چند همسری مردان اجازه ی چندین زن صیغه ای هم داده شده؟
      _____________________________
      بله شما بد برداشت کردید و عذرخواهیتون هم به رسم ادب پذیرفته میشود عزیزم :-)
      _____________________________
      2.پس دو کوش؟آهان پلکام سنگین بود

      3.از چی بگم؟؟؟؟ روش منم اینه که به دنبال حقیقت باشم و تا وقتی که کسی ازم چیزی نپرسیده یا منو زیرسوال نبرده ارشادش نکنم.

      4.بند الف)
      تبصره(1)
      من معمولا کتابهای ساده نمیخونم(سطح فکر رو پایین میاره)،کتابهایی میخونم که منو به اندیشیدن وادار کنه؛
      اگه یادتون باشه در یکی از تاپیک ها گفتید نهج البلاغه به تنهایی میتونه کافی باشه و منم در جواب گفته بودم که نهج البلاغه رو خوندم و حتی توی استان مقام آوردم(اگه یادتون نیست اینم لینکش:http://forum.konkur.in/thread7466-13.html#post334725
      جز نهج البلاغه و قرآن که بیشتر از سایرین خوندمشون کتابهایی مانند:رساله ی امام خمینی(ره)،مفاتیح،تفسیرالمیزان؛بحار الانوار و چندتا دیگه از کتابهای علامه مجلسی رو (بخش هایی ازشون) خواندم و اندیشه کردم، الان هم خواندنم ادامه داره.
      تبصره(2)
      الآن هم شیعه هستم(البته اگه نگی که مثل بیشتر مردم ایران منافق هستم) ولی شیعه ای که بدون تعصب؛قصد داره دین و مذهبش رو موشکافی کنه و اطلاعات بیشتری درباره ای اونا به دست بیاره به همین دلیل مطمئن باشید که اگه به جای یک صفحه؛ده صفحه هم کپی-پیست میکردین میخوندمشون تا چشم و گوشم در مورد اسلام و شیعه بازتر بشن.
      بند(ب)
      خواهش میکنم.اگر تذکری در مورد مفید بودن مطالب ندادم بهتون پیش خودم فکر کردم شاید برای افراد دیگه سودمند باشند.
      مطمئن باشید که در این گونه بحث های حساس من فکر ناراحت شدن طرف مقابل رو نمیکنم.



      حتما در نظر میگیرم.
      وَ مِــــنَ اللهِ تَــوفـــیـق برادر...
      ویرایش توسط kouchoulou : 04 دی 1393 در ساعت 04:05

    12. Top | #162
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Putin نمایش پست ها
      1- من هم نگفتم شما بنده رو مخاطب قرار دادید ، اما چون در مورد اسلام به نوعی شبهه افکنی کردید یا با دید مثبت بگیم که سوالی داشتید ، من خودم رو به عنوان یک مسلمان موظف به پاسخگویی دیدم ؛

      2- ممنونم از لطف شما ، اما اگر مایل به ادامه بحث نیستید من هم بعد از این ادامه نمیدم !!

      3- من ادعا نکردم حرفم حق مطلقه و همه باید پذیرا باشند !! هر چند شخصا ایمان دارم که عقایدم به حق و حقیقت نزدیکترند اما گفته من این بود که فرد حقیقت جو ندیدم و لا غیر .....

      4- در بحث های گذشته ای که داشتیم(مخصوصا با شخص شما ، حالا با دوستان معلوم الحال دیگتون کاری ندارم !!) تمام سوالاتتون رو با قرآن جواب دادم ، اما در آخر شما نه بحث رو ادامه دادید(که نشانی از باقی موندن سوال در ذهنتون باشه) و نه تشکر لفظی کردید و گفتن خشک و خالی این کلمه که قانع شدم(که نشان از اتمام بحث و به پاسخ رسیدن شماست) ، و نه حتی گفتید برای تحقیقات بیشتر زمان لازم دارید !!

      برای همین من تصمیم گرفتم نحوه پاسخگویی خودم رو تغییر بدم(چون فرض رو بر این گرفتم که حتما اشتباه از بنده بوده) ، برای همین این مطلب رو از دکتر شریعتی گزاشتم که به نوعی پاسخ به سوال شما هم بود ؛ حالا من نمیدونم چرا علی شریعتی رو قبول ندارید ولی مطلب قبلی رو با این دید که آقای x این مطلب رو نوشته مطالعه بفرمایید و باز اگر سوالی بود در خدمت نیستیم!! چون شما مایل به ادامه بحث نیستید : دی

      یا حق ، شب خوش ؛
      در جواب 4 باید بگم من یه بار با شما در تاپیک (عزاداران اهل بیت صفحات 9 تا 14) بحث کردم دوستان برن ببینن بعد بیان و بگن واقعا جواب هات درحد بحث بود یا نه.
      خدارو شکر پست ها هنوز هست.
      قضاوت با دوستان.
      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ




    13. Top | #163
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Putin نمایش پست ها
      درود ،

      با بند اول نوشتتون تقریبا موافقم ؛ تقریبا به این علت که بین بحث در فضای مجازی و بحث رو در رو تفاوت میبینم ، چون در بحث رو در رو طرف هرچیز که در موردش علم داره بیان میکنه و دیگه راه برای کپی پیست بستست !!(تنها دلیل بحث بنده هم با دوستان در اینجا فقط آشنایی بیشتر با طرز فکر یک قشر تقریبا خاص هست و نه ارشاد !! چون بنده در اندازه ای نیستم که بخوام کسی رو ارشاد کنم یا .....)

      اما در مورد اینکه هرکس دین خود رو داره و عیسی به دین خود و موسی به دین خود کاملا مخالفم ، در قبول دین اکراهی نیست ، کاملا درسته اما قرار نیست وقتی کسی با اعتقاداتش به دیگران و اجتماع ضربه میزنه دیگه کاری به کارش نداشته باشی !! از طرفی به قول همون کسی که عکسش رو برای آواتارت گزاشتی و من میپرستمش :چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است.

      و در مجموع روح اسلام به سیاست و اجتماع گره خورده ؛
      تا الان هیچ مسلمانی رو ندیدم که ادعای مسلمان بودن کنه و خدایی جز خدای احد و واحدش نداشته باشه.

      هرکدوم از مسلمان ها به شکلی مرده ای رو خدای دومشون کردن.
      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ




    14. Top | #164
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Pr.Reza نمایش پست ها
      1.من در قرآن آیه ای پیدا نکردم که زنان را محترم شمرده باشه یا اینکه بگه مرد و زن به عنوان انسان حقوقی برابر دارند وگرنه می آوردمشون در کنار این آیات که البته با این آیات تناقض دارن(لطف کنید اگه هست این آیه رو معرفی کنید چون شاید من خوب نخونده باشم).من در پست قبل گفته بودم که اصلا قصد(به قول شما)شبهه افکنی ندارم. تنها برای یادآوری، آیاتی رو که از نظر مفهوم،معنی و موضوع شبیه هم بودن نقل کردم،همونطور که کتاب دین و زندگی1و2و3و4 آیات مربوط به یک موضوع رو در کنار هم و در آغاز هر درس آورده آیا اون کتاب ها هم شبهه افکنی کردن؟
      _____________________________
      فرض رو براین میزاریم که من شبهه افکنی کردم،خوب؟مثلاً خودِ آیه ی 34 سوره ی مبارکه ی نساء گفته:
      «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ** فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا»
      ** اگه توی گوگل تر جمه بزنید معنی درست و بدون تفسیر میاد براتون.
      که معنیش میشه:
      «مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى ‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏ كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و[اگر تاثير نكرد] آنان را مورد ضرب و شتم قرار دهید پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است.»
      من چه تحلیلی میتونم جز این داشته باشم که: «اگر زن نافرمانی کرد و به گوشزدهام اهمیتی نداد میتونم بزنمش»؟
      _____________________________
      یا از آیه ی 3 سوره نساء مبنی بر تعدد همسران مرد مسلمان؛ چه برداشتی میتونم داشته باشم؟(دلیلی که توی چند پست قبل گفتید به نظر من و خیلیای دیگه-که از نظر شما گمراه هستیم- دلیلی پوچ و واهی بیش نیست... چراکه اگر میخواستن به زنان بیوه و بچه های یتیمشون کمک کنند میتونستند جاهای خاصی رو زیر نظر حضرت محمد(ص)در نظر بگیرن و هم خورد و خوراک و پوشاکشون رو آماده کنند و هم امنیت آنها رو؛ نه اینکه به مردها اجازه بده که چند همسر اختیار کنند و دل همسر اول رو بشکنن...آیا این جوابی که داده بودید دلیل تراشی نیست برای این(آن)هوس بازی ها؟اگر نه چرا هیچ جایی نگفتند که برای دومین ازدواج اجازه ی همسر اول نیاز هست؟که ایشون هم بتونه در این کار خیر سهمی داشته باشه...یا اصلا چرا به جز چند همسری مردان اجازه ی چندین زن صیغه ای هم داده شده؟
      _____________________________
      بله شما بد برداشت کردید و عذرخواهیتون هم به رسم ادب پذیرفته میشود عزیزم :-)
      _____________________________
      2.پس دو کوش؟آهان پلکام سنگین بود

      3.از چی بگم؟؟؟؟ روش منم اینه که به دنبال حقیقت باشم و تا وقتی که کسی ازم چیزی نپرسیده یا منو زیرسوال نبرده ارشادش نکنم.

      4.بند الف)
      تبصره(1)
      من معمولا کتابهای ساده نمیخونم(سطح فکر رو پایین میاره)،کتابهایی میخونم که منو به اندیشیدن وادار کنه؛
      اگه یادتون باشه در یکی از تاپیک ها گفتید نهج البلاغه به تنهایی میتونه کافی باشه و منم در جواب گفته بودم که نهج البلاغه رو خوندم و حتی توی استان مقام آوردم(اگه یادتون نیست اینم لینکش:http://forum.konkur.in/thread7466-13.html#post334725
      جز نهج البلاغه و قرآن که بیشتر از سایرین خوندمشون کتابهایی مانند:رساله ی امام خمینی(ره)،مفاتیح،تفسیرالمیزان؛بحار الانوار و چندتا دیگه از کتابهای علامه مجلسی رو (بخش هایی ازشون) خواندم و اندیشه کردم، الان هم خواندنم ادامه داره.
      تبصره(2)
      الآن هم شیعه هستم(البته اگه نگی که مثل بیشتر مردم ایران منافق هستم) ولی شیعه ای که بدون تعصب؛قصد داره دین و مذهبش رو موشکافی کنه و اطلاعات بیشتری درباره ای اونا به دست بیاره به همین دلیل مطمئن باشید که اگه به جای یک صفحه؛ده صفحه هم کپی-پیست میکردین میخوندمشون تا چشم و گوشم در مورد اسلام و شیعه بازتر بشن.
      بند(ب)
      خواهش میکنم.اگر تذکری در مورد مفید بودن مطالب ندادم بهتون پیش خودم فکر کردم شاید برای افراد دیگه سودمند باشند.
      مطمئن باشید که در این گونه بحث های حساس من فکر ناراحت شدن طرف مقابل رو نمیکنم.



      حتما در نظر میگیرم.
      وَ مِــــنَ اللهِ تَــوفـــیـق برادر...
      1-
      یا اینکه بگه مرد و زن به عنوان انسان حقوقی برابر دارند
      سوره نجم ، آیات 36 تا 39

      أَمْ لَمْ ینَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى«36»
      یا از آنچه در کتب موسی نازل گردیده با خبر نشده است؟!

      وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى«37»
      و در کتب ابراهیم، همان کسی که وظیفه خود را بطور کامل ادا کرد،

      أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى«38»
      که هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد،

      وَأَنْ لَیسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى«39»
      و اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست،



      وظیفه برابر :


      وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَیقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَیطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَیرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَكِیمٌ«71»
      مردان و زنان باایمان، ولی (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر می‌کنند؛ نماز را برپا می‌دارند؛ و زکات را می‌پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت می‌کنند؛ بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمی‌دهد؛ خداوند توانا و حکیم است!

      پاداش برابر :

      وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاكِنَ طَیبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ«72»

      خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‌های پاکیزه‌ای در بهشتهای جاودان (نصیب آنها ساخته)؛ و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) برتر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است!

      مجازات برابر !! :

      وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیدِیهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ
      دست مرد دزد و زن دزد را، به کیفر عملی که انجام داده‌اند، بعنوان یک مجازات الهی، قطع کنید! و خداوند توانا و حکیم است.

      «المائدة/38»

      الزَّانِیةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَلْیشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
      هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!

      «النور/2»


      و در پایان آیاتی که کاملا به سوال شما پاسخ میدن :

      فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ
      خداوند، درخواست آنها را پذیرفت؛ (و فرمود من عمل هیچ عمل‌کننده‌ای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما همنوعید، و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، بیقین گناهانشان را می‌بخشم؛ و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد می‌کنم. این پاداشی است از طرف خداوند؛ و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.

      «آل عمران/195»



      یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
      ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!

      «الحجرات/13»



      3- از چی بگم. میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین؟ راجع به چی؟ ........... باشه بشین ....

      در هر حال طرز فکر شما با من متفاوته ، من فکر میکنم جوونای این نسل که با این شدت اسیر مسائل مختلفی هستند که اونارو از حقیقت دور نگه می داره(از انواع رسانه بگیر ، گوشی ، اینترنت ، تلوزیون ، مواد مخدر ، مخاطب خاص و.....) چنین جوونی خیلی کم پیش میاد که به طرف مسائل معنوی کشیده بشه ، و زمانی هم که به این سمت گرایش پیدا میکنه میفته توی تور ملا جماعت و اگر از دین زده نشه حاصل میشه این که بشینه بحار الانوار یا مفاتیح رو بخونه به جای قرآن و به جای نهج البلاغه !!



      4- الف] واقعا من نمیدونستم کتاب های علی شریعتی از رساله خمینی ، یا بحار مجلسی سطحش پایین تره !! و من نمیدونستم اگر کسی در مسابقات نهج البلاغه مقام بیاره یعنی دیگه آخرت شیعست !!
      همین الآن بیاید بهتون نشون بدم آدمی رو که کل قرآن رو حفظه ، ولی وقتی ازش میپرسم نظرت در مورد فلان شخص مملکت یا فلان مطلب سیاسی چیه ، میگه : نمیدونم به خدا ، اصلا من تو سیاست دخالت نمیکنم و از این حرفا !! خوب چنین شخصی رو خود قرآن که توش نسبت به این همه آیه کمتر توهینی میبینیم به دیگران کرده باشه ، مثل خر تعبیر کرده(كَمَثَلِ الْحِمَارِ)!! و من هم معتقدم اکثر بچه مذهبی های ما از این قاعده مستثنا نیستند !!(البته با عرض پوزش نسبت به بچه مذهبی ها!!)


      تبصره 2 ) به هر روی شما باز هم نسبت به دوستان دیگتون منطقی تر صحبت میکنید و صد البته دست به سفسطه نمیزنید که خودش جای شکر داره !!



      ب ) من که تا پایان امروز اینجا هستم ، ولی خوب اگر چند سال بعد دیدید دارم تو تلوزیون سخنرانی میکنم(اسمم سهیله) حتما پیشنهاد های خودتون رو به شماره ای که زیرنویس میشه بفرستید ، خوشحال میشم .......

      - - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

      نقل قول نوشته اصلی توسط :کمدین: نمایش پست ها
      در جواب 4 باید بگم من یه بار با شما در تاپیک (عزاداران اهل بیت صفحات 9 تا 14) بحث کردم دوستان برن ببینن بعد بیان و بگن واقعا جواب هات درحد بحث بود یا نه.
      خدارو شکر پست ها هنوز هست.
      قضاوت با دوستان.
      دوست گرامی ، نمیخواستم دیگه هیچ کدوم از نوشته های شمارو نقل قول کنم ، و مطمئن باشید این آخرینش هست ،

      اما در مورد قضاوتی که فرمودید ، باید بگم من تو هر انجمن مذهبی(یا غیر مذهبی) رفتم به 2 هفته نکشیده اخراجم کردن ، بدون اینکه کوچکترین توهینی کرده باشم ، و برای شما میگم که اگر معیار سنجش حق بودن گفته هاتون رو این تشکر های کوچیکی میبینید که زیر پستتون میشه ، فقط میتونم بگم علی(ع) کسی بود که دورترین افراد نسبت به حق بود ، چون علی (ع) کسی بود که در میدان نبرد و جهاد با دشمنان نعره می کشید اما در بین یارانش سر در حلقوم چاه میکرد و گریه سر می داد !!

      پس بدرود ، و به هر دین و ایدئولوژی که بهش معتقدید امیدوارم در اون زمینه پیروز باشید ؛

    15. Top | #165
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نمی دونم چرا اینقدر از تساوی مرد و زن دفاع می کنید !! خود زن ها این رو قبول ندارند !! :yahoo (94)::yahoo (94):

      مصداق کاسه ی داغ تر از آش !!

    صفحه 11 از 12 نخستنخست ... 101112 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن