خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 33
    1. Top | #16
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      ممنون بابت وقت و انرژی ای که صرف تاپیکای خیلی خوب و مفیدت میکنی
      کنکور سراسری که از من گذشت، در خصوص مصاحبه شغلی و کنکور ارشد که واسه من خییییلی مفید بود
      یاد بگیر برای موفقیت دیگران دست بزنی
      به موقعه اش زمان موفقیت تو هم میرسه


    2. Top | #17
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      هعی

      خیلی خوب و جامع بود
      فقط یکم زودتر میزدی بهتره بود
      .

    3. Top | #18
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      ممنونم از تایپیک خوبت!
      یه نکته ای به ذهنم اومد که شاید بد نباشه بگم و البته یه سوال هم دارم که بپرسم و ممنون میشم که راهنمایی کنید.

      نکته ای که میخواستم بگم اینه که بعضی ویتامین ها و مواد معدنی باعث مقاومت بدن دربرابر استرس میشن یعنی آستانه تحمل بدن نسبت به محرک های استرس زا رو افزایش میدن. متن کامل رو پایین تر میارم:
      b کمپلکس حاوی هر هشت ویتامین گروه b می باشند. ویتامین های b محلول در آب هستند و باید روزانه مصرف شوند. ویتامین های b بر سطح انرژی، عملکرد شناختی و خلق و خوی تأثیر می گذارد. ویتامین‌های b کمپلکس زمانی که با داروهای و مکمل های ضد افسردگی یا اضطراب ترکیب می‌شوند بهترین عملکرد را دارند.ویتامین d و b12 برای تقویت قوای ذهنی، تسکین استرس و بهبود مهارت های شناختی شناخته شده است. بنابراین کمبود آن ممکن است باعث بروز مشکلات عصبی شود. ویتامین b6 (پیریدوکسین) در سنتز هورمون های استرس اپی نفرین و نوراپی نفرین استفاده می شود. این بدان معنی است که وقتی استرس دارید، b6 کمتری برای انجام سایر عملکردهایش در دسترس است. به عنوان مثال، ویتامین b6 برای تشکیل انتقال دهنده های عصبی gaba، سروتونین و دوپامین ضروری است. ویتامین b1(تیامین) کوفاکتوری ضروری برای تولید gaba و استیل کولین، انتقال دهنده عصبی حافظه و یادگیری است. همچنین سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند، به تنظیم قند خون کمک می کند و توانایی مقاومت در برابر شرایط استرس زا را بهبود می بخشد. ویتامین b3 (نیاسین) در تولید هورمون های استرس استفاده می شود،
      بنابراین ذخایر آن در بدن تحت استرس کاهش می یابد. نیاسین همچنین التهاب را سرکوب می کند. التهاب تولید انرژی در سلول های مغز را متوقف می کند و به استرس، اضطراب، خستگی ذهنی و افسردگی کمک می کند.
      ویتامین b5 (اسید پانتوتنیک) برای ساخت هورمون های استرس تولید شده توسط غدد فوق کلیوی حیاتی است. بنابراین، شرایط استرس زا باعث می شود اسید پانتوتنیک کمتری برای نقش های دیگر آن در تبدیل غذا به انرژی و حفظ یک سیستم عصبی سالم در دسترس باشد. ویتامین b5 همچنین یک کوفاکتور ضروری برای سنتز استیل کولین است
      z3r0@ سوالی که داشتم این بود که من راستش عادت کردم به ایجاد کردن استرس برای خودم! یعنی از استرس به عنوان محرک استفاده میکنم ( استفاده میکردم بگم بهتره). این یه عادت غلط هست ولی نتایج خوبی برام داشته ولی در عین حال استرس رو خیلی زیاد کرده. نمیدونم چطور میشه از این چرخه باطل جدا شد.
      چیزی که من خودم به خودم میگم اینه که محرک های محیطی اکثراً منفی هستن و اگه بشه از این محرک ها استفاده کرد برای پیشرفت عالی میشه و واقعا هم همینطور هست. یعنی وقتی محیط ما منفی هست (محیط ایران منظورم هست) محیط مقاومت میکنه در برابر مثبت بودن و منتشر کردن مثبت! و این در من یه عادت بد شده یعنی محرک های منفی محیط رو دریافت میکنم و اونا رو موقتاً به زندگیم اضافه میکنم و نتایج مثبت تولید میشه و دوباره اون منفی هارو به محیط برمیگردونم.
      من چیکار میتونم انجام بدم؟

    4. Top | #19
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط 66598 نمایش پست ها
      z3r0@ سوالی که داشتم این بود که من راستش عادت کردم به ایجاد کردن استرس برای خودم! یعنی از استرس به عنوان محرک استفاده میکنم ( استفاده میکردم بگم بهتره). این یه عادت غلط هست ولی نتایج خوبی برام داشته ولی در عین حال استرس رو خیلی زیاد کرده. نمیدونم چطور میشه از این چرخه باطل جدا شد.
      چیزی که من خودم به خودم میگم اینه که محرک های محیطی اکثراً منفی هستن و اگه بشه از این محرک ها استفاده کرد برای پیشرفت عالی میشه و واقعا هم همینطور هست. یعنی وقتی محیط ما منفی هست (محیط ایران منظورم هست) محیط مقاومت میکنه در برابر مثبت بودن و منتشر کردن مثبت! و این در من یه عادت بد شده یعنی محرک های منفی محیط رو دریافت میکنم و اونا رو موقتاً به زندگیم اضافه میکنم و نتایج مثبت تولید میشه و دوباره اون منفی هارو به محیط برمیگردونم.
      من چیکار میتونم انجام بدم؟

      منم تاحدودی تجربه مشابه شما رو دارم...
      یه مدت عادت داشتم از چیزهایی بعنوان سوخت استفاده کنم برای رسیدن به اهدافم که بعدها اثرات مخربش روی روح و روانم مشخص میشد
      مثل همین قرار دادن خود در استرس زیاد یا خرج کردن از کیسه عزت نفس و تهی کردنش یا سرزنش و انتقاد شدید از خود و ...

      شاید یسری وقتا این شکل از سوخت ها ما رو به اون هدف برسونن ولی وقتی از چیزایی که نباید ، بعنوان سوخت استفاده بشه ، خیلی وقت ها بعداز رسیدن به هدف توی زندگی مون متوقف میشیم یا به یک سیکل معیوب سکته وار توی زندگی میرسیم...

      من هم تا حدود زیادی شرایط شما رو دارم
      و فعلا نتونستم به میزان قابل قبولی از پس این شرایط بربیام !
      پس قطعا من کسی نیستم که بتونه کمک زیادی بکنه ...
      ولی حداقل میتونم بگم که دغدغه ای که داری ، احساسی که داری رو خیلی خوب درک و لمس میکنم و میفهممت و توی این حال تنها نیستی...

      ولی میتونم بگم یسری چیزا رو یادگرفتم...
      که خودم رو سرزنش نکنم از خودم مدام انتقاد نکنم ، بجاش به خودم گوش بدم باهاش مهربون باشم رفیق باشم و بجای سرزنش و انگشت اتهام به خود ، ببینم چراها کجاست از دید سوم شخص به موضوعاتم نگاه کنم سعی کنم برای بهتر شدن و رشد و داشتن یه زندگی سالم تر به خودم دست یاری بدم نه انگشت اتهام...

      یادگرفتم تا میزانی که دست خودم هست محیطم رو تغییر بدم
      دایره آدمای نزدیکم رو تاجایی که میتونم جوری بچینم که برام حال خوب و انگیزه فعالیت توی زمینه هایی که دوسشون دارم تولید کنه

      یادگرفتم افکاری که زیادی بیش از حد در ذهنم تکرار میشن رو یکبار بصورت جدی باهاشون بشینم سر میز
      ببینم آیا میتونم برای حل و فصل اون فکر اقدام مناسبی انجام بدم ، اگر آره پس انجامش بدم ، اگر نه پس رهاش کنم نه اینکه ذهنم رو با نشخوار افکار منفی تکرار شونده مدام در معرض استرس منفی و آشفتگی و بهم ریختگی ذهن و روانم ، قرار بدم.

      یسری وقتا باید موضوعات رو از زوایه های دیگه ای هم بهشون نگاه کرد
      اگه حال کشور و جامعه اش خوب نیست و بیماره ، اینکه فقط از زاویه دید احساسی و هیجانی به موضوع نگاه بشه و به دنبالش فقط اقدامات هیجانی و احساسی انجام بشه
      نتایج خوبی در بر نخواهد داشت...
      موج اتفاقات منفی و احساسات منفی هم شدیدتر میشه...
      موضوعات رو باید از زاویه دیدهای بیشتری دید برسی کرد ، بهشون پرداخت ، تئوری سازی کرد و به اقدام و استراتژی رسید...


      عادت های درونی خودت رو بشناس
      ببین چه عادات درونی ای درت شکل گرفته
      بشناس شون ، ببین کدوم هاش هستن که این استرس و حال منفی رو تشدید میکنن یا حتی تولید میکنن
      سعی کن با عادات دیگه ای که به سلامتی درونیت کمک میکنن ، جایگزینی شون کنی

      محیط زندگی و آدمای نزدیک زندگیت رو تا جایی که درتوانت هست جوری انتخاب کن و تغییر بده که درجهت سلامت و حال خوبت باشه...


    5. Top | #20
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Z3R0 نمایش پست ها

      منم تاحدودی تجربه مشابه شما رو دارم...
      یه مدت عادت داشتم از چیزهایی بعنوان سوخت استفاده کنم برای رسیدن به اهدافم که بعدها اثرات مخربش روی روح و روانم مشخص میشد
      مثل همین قرار دادن خود در استرس زیاد یا خرج کردن از کیسه عزت نفس و تهی کردنش یا سرزنش و انتقاد شدید از خود و ...

      شاید یسری وقتا این شکل از سوخت ها ما رو به اون هدف برسونن ولی وقتی از چیزایی که نباید ، بعنوان سوخت استفاده بشه ، خیلی وقت ها بعداز رسیدن به هدف توی زندگی مون متوقف میشیم یا به یک سیکل معیوب سکته وار توی زندگی میرسیم...

      من هم تا حدود زیادی شرایط شما رو دارم
      و فعلا نتونستم به میزان قابل قبولی از پس این شرایط بربیام !
      پس قطعا من کسی نیستم که بتونه کمک زیادی بکنه ...
      ولی حداقل میتونم بگم که دغدغه ای که داری ، احساسی که داری رو خیلی خوب درک و لمس میکنم و میفهممت و توی این حال تنها نیستی...

      ولی میتونم بگم یسری چیزا رو یادگرفتم...
      که خودم رو سرزنش نکنم از خودم مدام انتقاد نکنم ، بجاش به خودم گوش بدم باهاش مهربون باشم رفیق باشم و بجای سرزنش و انگشت اتهام به خود ، ببینم چراها کجاست از دید سوم شخص به موضوعاتم نگاه کنم سعی کنم برای بهتر شدن و رشد و داشتن یه زندگی سالم تر به خودم دست یاری بدم نه انگشت اتهام...

      یادگرفتم تا میزانی که دست خودم هست محیطم رو تغییر بدم
      دایره آدمای نزدیکم رو تاجایی که میتونم جوری بچینم که برام حال خوب و انگیزه فعالیت توی زمینه هایی که دوسشون دارم تولید کنه

      یادگرفتم افکاری که زیادی بیش از حد در ذهنم تکرار میشن رو یکبار بصورت جدی باهاشون بشینم سر میز
      ببینم آیا میتونم برای حل و فصل اون فکر اقدام مناسبی انجام بدم ، اگر آره پس انجامش بدم ، اگر نه پس رهاش کنم نه اینکه ذهنم رو با نشخوار افکار منفی تکرار شونده مدام در معرض استرس منفی و آشفتگی و بهم ریختگی ذهن و روانم ، قرار بدم.

      یسری وقتا باید موضوعات رو از زوایه های دیگه ای هم بهشون نگاه کرد
      اگه حال کشور و جامعه اش خوب نیست و بیماره ، اینکه فقط از زاویه دید احساسی و هیجانی به موضوع نگاه بشه و به دنبالش فقط اقدامات هیجانی و احساسی انجام بشه
      نتایج خوبی در بر نخواهد داشت...
      موج اتفاقات منفی و احساسات منفی هم شدیدتر میشه...
      موضوعات رو باید از زاویه دیدهای بیشتری دید برسی کرد ، بهشون پرداخت ، تئوری سازی کرد و به اقدام و استراتژی رسید...


      عادت های درونی خودت رو بشناس
      ببین چه عادات درونی ای درت شکل گرفته
      بشناس شون ، ببین کدوم هاش هستن که این استرس و حال منفی رو تشدید میکنن یا حتی تولید میکنن
      سعی کن با عادات دیگه ای که به سلامتی درونیت کمک میکنن ، جایگزینی شون کنی

      محیط زندگی و آدمای نزدیک زندگیت رو تا جایی که درتوانت هست جوری انتخاب کن و تغییر بده که درجهت سلامت و حال خوبت باشه...
      مرسی از راهنمایی عالی‌ات
      آره دقیقاً همینطوره منم به همین نتایج رسیدم
      نیاز هست روی چیزایی که گفتی خوب فکر کنم و بعد اجرا کنم. البته یه مدتی هست شروع کردم برای تغییر و واقعیتش خیلی سخته ترک این عادت های بد. میدونستی که ترک این حالت ها سخته؟ یعنی برای اینکه از استفاده از محرک منفی به محرک مثبت تغییر وضعیت بدیم، باید از یه حالتی عبور کنیم به اسم خنثی بودن! من دقیقاً در اون حالتم و البته کامل هم خنثی نیست چون اگه اون نتایج مثبت موقت رو نبینیم یعنی خودش حالت منفی! و تحمل این حالت خیلی سخته. ولی دارم تلاشم رو میکنم و به نظرم بعده یه مدت چند ماهه درست میشه.
      ممنونم

    6. Top | #21
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      تصمیمی که گرفتم اینه که تا حد ممکن استفاده از اینترنت رو محدود کنم و عادت های خوب رو به جاش بیارم (مثل کتاب خوندن و ...) چون اینترنت و مطالبش خودش استرس زا هست. این نکته اصلی هست.

    7. Top | #22
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط 66598 نمایش پست ها
      مرسی از راهنمایی عالی‌ات
      آره دقیقاً همینطوره منم به همین نتایج رسیدم
      نیاز هست روی چیزایی که گفتی خوب فکر کنم و بعد اجرا کنم. البته یه مدتی هست شروع کردم برای تغییر و واقعیتش خیلی سخته ترک این عادت های بد. میدونستی که ترک این حالت ها سخته؟ یعنی برای اینکه از استفاده از محرک منفی به محرک مثبت تغییر وضعیت بدیم، باید از یه حالتی عبور کنیم به اسم خنثی بودن! من دقیقاً در اون حالتم و البته کامل هم خنثی نیست چون اگه اون نتایج مثبت موقت رو نبینیم یعنی خودش حالت منفی! و تحمل این حالت خیلی سخته. ولی دارم تلاشم رو میکنم و به نظرم بعده یه مدت چند ماهه درست میشه.
      ممنونم
      خواهش میکنم

      موضوع شناخت و تغییر عادت ها خودش یک علم هست واقعا و تمرین و تجربه میطلبه

      دراین مورد پیشنهاد میکنم این کتاب ها رو بری سراغشون و بخونی و یمقدار ذهنیتت رو نسبت به این موضوع و چندوچونش رشد بده


      _ کتاب خرده عادت ها از استفان گایز




      _کتاب قدرت عادت از چارلز داهیگ




      _کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر





      نگاه کردن این ویدئوها هم برای تفکر عمیق من باب مقوله ی عادت خالی از لطف نیست :






    8. Top | #23
      در انتظار تایید ایمیل

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Z3R0 نمایش پست ها
      خواهش میکنم

      موضوع شناخت و تغییر عادت ها خودش یک علم هست واقعا و تمرین و تجربه میطلبه

      دراین مورد پیشنهاد میکنم این کتاب ها رو بری سراغشون و بخونی و یمقدار ذهنیتت رو نسبت به این موضوع و چندوچونش رشد بده


      _ کتاب خرده عادت ها از استفان گایز




      _کتاب قدرت عادت از چارلز داهیگ




      _کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر





      نگاه کردن این ویدئوها هم برای تفکر عمیق من باب مقوله ی عادت خالی از لطف نیست :




      ممنونم واقعاً. من اینا رو میزنم به لیست مطالعه ام.

    9. Top | #24
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      Up


      به عشق زیرو
      این تاپیکا مثل طلا میمونن نباید بذاریم روشون گرد و خاک بیفته
      من اونی نیستم که فکر می کنی هستم.
      من اونی هستم که فکر میکنی نیستم.
      هرگز بهش فکر نکن، که من کیستم؟
      ویرایش توسط Emad13851385em : 12 آبان 1401 در ساعت 16:19

    10. Top | #25
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      Up برای کنکور دی


    11. Top | #26
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Z3R0 نمایش پست ها
      هعییییی
      گلبم گرفت...
      برم دیگه بسه...


      بچه هایی هم که تجربه ای دراین مورد دارن به اشتراک بذارن...
      من تو کل تاپیک:

      چقدررررررر تجربۀ تلخی داشتم من از این قضیهههه...
      یادمه هر دوتا کنکوری که دادم از وقتی نشستم رو صندلی تا زمانی که بلند شم به اینکه چی قراره بشه و فلانی چی میگه و اگه نشه فلان میشه ها فکر کردم و واقعاااااااااااا خیلییییی کمتر از حد تلاشم نتیجه گرفتم
      یجوری بود که یادمه امسال سر سوالای دینی دیدم مغزم داره موج سواری میکنه و یه خفه شو ای نثارش کردم که تا چن دقیقه کارساز بود...
      این تاپیک بی اندازه خفن بود
      باید نکات مهمشو یادداشت کنم یادم نره
      مرسی
      ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ...

    12. Top | #27
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      در مسیر زمین بخور تا در مقصد صعود کنی . (فازی)

    13. Top | #28
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      UP


    14. Top | #29
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      Up


    15. Top | #30
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      من تازه یه چند وقته عضو این انجمن شدم ولی چیزی که فهمیدم اینه که تاپیک های پوچ و تهی همیشه بالا هستن و تاپیک های خوب زود میرن پایین

    صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن