امروز میرم سراغ ژانر جنایی
ژانری که حتی نویسنده هری پاتر ( جی کی رولینگ ) هم تو این ژانر کتاب نوشته
فکر میکنید باهوشید ؟ قاتل باهوش تره
فکر میکنید با دقت اید ؟ کاراگاه دقت اش بیشتره
فکر میکنید زنده میمونید ؟ فقط نویسنده میدونه
این ها اصول ژانر جنایی هستند.
نبردی بین موریارتی ها و شرلوک ها
اغلب ما وقتی اسم جنایی میاد اول از همه یاد شرلوک هلمز میافتیم، اولین و آخرین کارآگاه مشاور دنیا.
آرتور کانن دویل که بعضا به عنوان پدر جنایی میشناسند ، شرلوک هلمز رو در سال 1887 تحت تاثیر رفتار استاد دانشگاهش خلق میکنه ، دوره ای که کسی برای این جور داستان ها پول نمیده. برای همین چندین تا از معروف ترین داستان های شرلوک هلمز در مجلاتی با کاغذ های ارزون چاپ شدن ،بلکه کسی بخواندشان.
بعد از اون احتمالا یاد هرکول پوآرو و خانم مارپل میافتید ، پیرمرد وسواسی و پیرزن فضول.
آگاتا کریستی معروف به ملکه جنایت (بالاخره هر موجودی به پدر و مادر نیاز داره ) دارای رکورد بیشترین فروش کتاب و کسی که چند بار در دنیای واقعی پلیس ازش کمک خواست ، این دو کارگاه را خلق کرده.
ولی خب جالبه که برخی هزار و یک شب را به عنوان اولین داستان جنایی و معمایی میشناسن
( الکی شاد نشید ، هزار و یکشبی که اکنون در دست ما قرار داره ، بدستور هارون الرشید عباسی شدیدا تغییر داده شده و اون نسخه اولیه که شهرزاد قصه گو گفته دیگه وجود نداره )
درباره پوارو و اگاتا کریستی کلا باید یک تاپیک جدا ساخت و در حوصله این تاپیک نمیگنجه.
پس بیشتر سراغ نویسنده های دیگه میرم
بعد از ارتور کانن دویل کم کم این ژانر معروف و محبوب میشه ، تا جایی که نویسنده هایی مثل
استیون کینگ (رهایی از شاوشنگ و قتلگاه)
داستایفسکی (جنایات و مکافات )
جی کی رولینگ (رد پای شیطان )
دن براون (راز داوینچی و برزخ و ...)
گابریل گارسیا ( وقایع نگاری جنایت از پیش تعیین شده)
و ...
هم داخل این ژانر آثاری رو به یادگار گذاشته اند.
و یادم نره از این اثر جذاب و بیاد ماندنی:
توماس هریس (سکوت بره ها )
و در آخر امیدوارم با خواندن کتاب های این ژانر کمی از سلول های خاکستری مغز خود ،کار بکشیم
(میدونم لوس میشه ولی کسایی که نمیدونن ؛ سلول های خاکستری مغز جزو تیکه کلام های پوآرو هست)