29 دی 99:
بیداری ساعت 3:26
چه بدن عجیب غریبی داریم من 9:25 دیشب خوابیدم
3:26 خود به خود بیدار شدم
البته بدنم به 7 ساعت خواب عادت داشت
ولی زود تر بیدار شد نمیدونم چرا
منم گفتم حالا که منو بیدار کردی دیگه نمیذارم بخوابی ^_^
29 دی 99:
بیداری ساعت 3:26
چه بدن عجیب غریبی داریم من 9:25 دیشب خوابیدم
3:26 خود به خود بیدار شدم
البته بدنم به 7 ساعت خواب عادت داشت
ولی زود تر بیدار شد نمیدونم چرا
منم گفتم حالا که منو بیدار کردی دیگه نمیذارم بخوابی ^_^
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...
ساعت 3 و خوابیدم و 7 و نیم صبح بیدار شدم
و الان سر حال ترینم ^_^
البته دیشب تا ساعت 3 داشتم چت میکردم :/ (این داستان کارهایی که یک کنکوری نباید انجام دهد -_- )
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...
1 بهمن 99:
بیداری ساعت 7
دوست دارم امروز 13 ساعت بخونم ^_^
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...
3 بهمن99:
8:15 صبح
ناراضیم از وضعیت بیدار شدن : )
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...
5 بهمن
بیداری 4:15
یه ساعت خواب موندم باید 3 بیدار میشدم.
اشکال نداره مجبورم استراحتای بینشو کم کنم
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...
6 بهمن:
بیداری 7:45
دیر بیدار شدم.
خیلی دیر.
ولی تلاشمو میکنم
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 6 مهمان)