خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 8 از 9 نخستنخست ... 789 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 106 به 120 از 133
    1. Top | #106
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mobin. نمایش پست ها
      ارتباط با مزگی و پستامو نفهمیدم . راجب اینکه نشناختمتون هم نظرتون درسته . اینکه سه ماهه خوب میخونی هم عالیه . درمورد اینکه خودم اینجا چیکار میکنم فک میکنم شما منظور منو اشتباه برداشت کردین . من نگفتم کسی که انجمن میاد قبول نمیشه . من گفتم کسی که بخاطر یه کامنت از طرف گاد آو وار ( همون کاربره ) رفته نشسته کاغذ برداشته داستان انگیزشی ساخته و بعد اونو زده دیوار و اومده تو انجمن و عکسشو آپلود کرده تا نشون بده حرف اون کاربر هیچ تاثیر بدی روش نداشته بلکه خیلی هم انگیزشو زیاد کرده / وقتشو صرف خیلی چیزای الکی دیگه هم میکنه . درضمن / خیلی دوس دارم به چالش بکشونمت که ببینیم اخرش شما میبری یا من . اگه من بردم که هیچ . اگه شما بردی هم که فوقش مسبب شدم یه نفر موفق بشه و باعث افتخاره . شب خوش عزیز
      یه حرف انیشتین هست میگه یا فرض کن هیچ معجزه ای وجود ندارد یا هر اتفاقی رو معجزه بدانیم خب من سعی میکنم دومی باشم از وقتی عضو شدم یه خروار پست دیدم که میگن کسی از اینجا انقدرا هم نمیتونه به خواسته ش برسه و قبول شه و ... از این حرفا و چون تو اون موضوعا مشارکت نداشتم نمی تونستم زیاد این حرفو بزنم و خوب شد امروز تو این موضوع ایشون اون حرفو زد و من به چشم معجزه ی انگیزه پایدار نگاش کردم و نگا میکنم چون بهم فوق العاده قدرت میده وقتی کسی بهم بگه نمیدونی یا نمی تونی . و اینکه عزیز شما کی باشی که من با شما رقابت کنم و بعدش بیام به شما بگم ،نه میشناسمت نه اینکه میخوام با شما درباره برد یا هرچیز دیگه هم صحبت شم و اینو بدون تنها تفریح من تو زندگیم فعلا تو این پروسه زمانی فقط انجمنه و وقتمو صرف هرچیزیم بکنم افتخار میکنم بجای اینکه دپ شم فوق العاده انگیزه بگیرم با کاغذی که روش نوشتم و به نظرم کسی هم دوست داشته باشه چالشو ،بره کانالای تلگرام چالشای پولی یا جایزه دار شرکت کنه حداقل چیزی واسش میماسه . ایشالا هم ارتباط بامزگیتون رو میفهمید... و اینکه اصلا از خودتون پرسیدین که به من بگین شانسم کمه یا منو به لیستت اضافه کن چه نکته ای توش داشت اصلا دلیلی داشت یا خود اسپم بود اینارو از خودتون حتما بپرسین چون کسی که وقتشو صرف این پست ها میکنه 100% صرف چیزای دیگه هم میکنه عجب حرفی بود باید بگین از ماست که برماست... شبتون خوش
      ما نبینیم کسی را که نبیند ما را
      مرده دانیم کسی را که نبیند ما را

    2. Top | #107
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid80 نمایش پست ها
      میدونی نیگز جان اون خانم کارآفرین لابد برای این کار ساخته شده. مسلما وقتی روحیه استقلال طلبی زیاد داره نباید خودشو خونه نشین کنه... اما رسیدگی کامل به بچه هم مهمه.اگه قراره از مادریمون بزنیم وقتو بدیم به کار اصلا نباید بچه بیاریم چون وارد کردن یه موجود دیگه به این دنیا خیلی مسئولیت سنگینیه.

      حالا من علاقه خاص دست‌یافتنی تو وجودم نیست... قبلا بود... الآن انگار خودمو گم کردم... الآن دارم متقاعد میشم بچسبم به درسم تا ببینم چی میشه
      خب اون که اره واقعا توانایی های هر کی با اون یکی متفاوته. ولی همین ریچل تو خونواده ی خیلی بدی بزرگ شده بوده جوری که داداشش تو سن 18 سالگی با تفنگ خودکشی میکنه و خونوادش بعد اون به نوعی از هم میپاشن. تنهایی و با پول کم از روستا میره شهر بزرگ برای زندگی بهتر. آیا اونم از اول میدونسته برای کار افرینی ساخته شده؟ به نظرم دلیل اصلی سر در گمی ما اینه هر چی خواستیم پدرامون برامون فراهم کردن برای همین خیلی به چالش کشیده نمیشیم و چیزی که از اینده هم تصور میکنیم اینه که بازم یکی هست کار مارو راه بندازه. ولی دیگه دهه 40 یا 50 نیست همه چیز به سرعت در حال تغییره. و خب اگه بحث نقش مهم مادری باشه پدر بودنم از مادری مهم تر نباشه کم اهمیت تر نیست پس چرا هیچ وقت نمیگن پدر تو خونه پیش بچه بمونه؟ فقط چون از اول به پسر گفتن بین کار و پدر بودنت توازن برقرار کن راحت تر باهاش کنار میاد. و خب دلم نمیخواست این مثال تلخ رو بزنم ولی دختر خاله مامان من تو سن 30 سالگی شوهرش رو از دست داد و الان خرج دوتا بچه تو سن بلوغ رو فقط با پول کمیته و خرجی که حالا بابای من یا بقیه به عنوان کمک بهش میدن میگذرونه. واقعا ادم از فردای خودش خبر نداره نمیتونه به امید این چیزا برای خودش کاری دست و پا نکنه

    3. Top | #108
      nr1
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      به نظر میرسه شما دچار خطای شناختی از نوع "تایید خود" شدید (توصیه میکنم در موردش مطالعه کنید).
      شما گویا در مورد اولویت های زندگی خودتون دچار تردید شدید و جامعه آماری که چنین استلالی رو ازش استخراج کردید محدود به چند زن دوست و آشنا و فامیل اطراف هست که آمیخته با خطای شناختیه. و اینکه از ادبیات فانتزی و تعمیم یافته استفاده میکنید مثل: همیشه شاد باشم همیشه عاشق و سرزنده و با نشاط باشم چنین چیزی با واقعیت زندگی منافات داره و هرگز این همیشه ها اتفاق نخواهند افتاد، در ثانی شما به نظام ارزشی و الویت های خودتون رجوع کنید و از خودتون بپرسید آیا شایستگی و تلاش برای شایسته بودن ارزشش رو داره؟ و اصلا براتون دغدغه هست؟ من احساس میکنم چون تلاش برای پزشکی براتون سخت هست مغزتون به صورت زیرکانه ای با جذاب نشون دادن و بزجسته کردن مزایای آپشن های دیگه و حذف معایبشون داره به طریق اغواگرایانه ای شما رو فریب میده که بابا پزشکی چیه قرار نیست پزشک شی شاد باشی ببین اینهمه زن خونه دار که از زندگیشون راضی ان! چه بسا فردا که خونه دارم شدی تو خلوت خودت بگی این چه زندگیه دقیقا؟ چرا خودمو تباه کردم چرا وقتی فرصتشو داشتم برا اهدافم نجنگیدم ببین فلانی رو پول در میاره هر روز سفره پیج اینستاشو ببینی پستاشو ببینی بگی اح! خب اینجاست که همون مغز فرییکار پشتتو خالی میکنه و جاشو میده به مغز سرزنشگر! میخوام بگم معیارهای ذهنی به فزاخور موقعیت ها و تجربه ها و تݝییر باوزها و نظام ارزشی کاملا تغییز میکنن پس متعجب نباش اگه سالها بعد احیانا خانه دار شدی به عقاید و تردیدهای الانت بخندی! شما تمرین کن به جای غصه خوردن برا اون دختر شاغل افسرده ای که قراره تو اینده بشه در لحظه زندگی کنی و برای این دختر مردد الان کاری بکنی و به جای شونه خالی کردن و بهونه اوردن برا تلاش نکردن بری شاغل بشی بعدها اگه خوشتم نیومد بشین خونه داریتو بکن! در ثانی شاغل بودن یا نبودن یه خانم مساوی با شاد بودن یا نبودنش نیست انگار میگی یا خانم خاته دار شاد داریم یا شاغل افسرده! شما هم علی رغم جنسیتتون یک انسانید و نیاز دارید خودتونو شکوفا بکنید ظرفیت های وجودی خودتون رو به منصه ظهور بگذارید، من بهتر ارزشمند تر و لایق تری از خودتون نشون بدید لیاقت اینو دارید براتون کف بزنن بگن احسنت اصلا این حس برات دغدغه هست؟ اتفاقا شاغل شدن شما فرصت خوبی برای دیده شدن شما و بوجود اومدن موقعیت هایی برای اشنا شدن با افراد شایسته و لایقی بهتون میده نه هر مش کاظم و غضنفری(خیلی ببخشید رکم) در نهایت کار کردن شما منافاتی با یه زندگی شاد و هیحان انگیز و مفرح و پر معنی نداره این شمایید که انتخاب میکنید سطح و سبک زندگیت چطور باشه و در کنار چه ادمی زندگیت چه کیفیتی داشته باشه. بنابراین توصیه میکنم الان که فرصتشو داری برا اهدافت بجنگ تا وقتی که چوب خطشون پز نشده، خانه داری و عشق ابدی و هیجان های مدام! هر لحظه که اراده بکنی تو منو هست.
      موفق باشی.

    4. Top | #109
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      ببینین بالاخره باید آدم یه تصمیمی‌ برای آینده خودش بگیره فارغ از نتایجش به نظرم دوران کنکور هم دقیقا یکی از مواقعی هست که یه تصمیم گیری بزرگ یه نفر باید برای آینده خودش بگیره.
      ببینین نمیشه مقایسه کرد اصن صد تا مثال زن خانه دار ناراحت و غصه دار میتونم برات مثال بزنم با صد تا زن شاغل شاد و بلعکس. خود من مادرم خانه داره لیسانسه هم هست جغرافی خونده تو دانشگاه معتبری مثل شهید بهشتی ولی این تصمیم رو گرفت که خانه دار باشه ولی خاله من تو شهرستان رفت تربیت معلم و الان معلمه و دستش تو جیب خودشه تازه شوهرشم معلمه دوتا کارمند ولی زندگی‌ مادر خود من ده برابر به نظرم شاد تر‌ از زندگی خالمه مادر من دوتا بچه دکتر تحویل جامعه داده ولی خالم بچه هاش موفق نیستن از نظر درسی اصلا. مادر من چند تا سفر خارجه رفته ولی خالم تهش رفته شمال. مادر من تو یکی از محل ها خوب تهران زندگی میکنه ولی خالم تو شهرستان اونم یه محله متوسط و خیلی مقایسه های دیگه‌. این مسئله دست تو جیب بودن هم یه چیزیه که زن و شوهر میتونن سرش‌توافق کنن بابای من یه درصدی از حقوقش رو به حساب مادرم میریزه.
      بازم میگم نمیشه مقایسه کرد این مقایسه ای که من کردم هم اشتباه بود فقط بخاطر اینکه به شما ثابت کنم هرچیزی ممکنه وگرنه که شاید خود خاله من از زندگیش‌ خیلی راضی باشه شاید نتونسته باشه روی بچه هاش از نظر درسی تاثیر گذاشته باشه ولی به عنوان یه معلم روی خیلیا تاثیر گذاشته.
      میگم که مقایسه کردن اشتباهه باید یه تصمیم گرفت باهاش زندگی‌ کرد

    5. Top | #110
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid80 نمایش پست ها
      فکر کنم شونصد بارم بگیم میتونی تاثیری به حالت نداره...‌ بابا خیلی انرژیت منفیه تو یکم به خودت امید و روحیه بده
      من اینجا کامنت نزاشتم به من روحیه بدین با یه کامنت شما من که سهله هیشکی پزشکی قبول نمیشه من رو حرفم هستم من بیشتر از هر کسی تو این سایت بودمو ادماشو میشناسم میدونم که هممون سرگرم یه بازی خیالی هستیم که همیشه توش بازنده ایم

    6. Top | #111
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mobin. نمایش پست ها
      ما یکی از همکلاسیامون داداشش 4 سال موند . اخرشم به زور دندون بقیت الله اورد . فک کنم قلمچی هم به عنوان قهرمان پیشرفت باهاش مصاحبه کرده . اما مطمعنن حتی پزشکی تهران ارزش 4 سال موندنو نداره بنظرم
      مشکل اینجاس داش من اسم نمیبرم اینجا من هر کیو میشناسم بهش پی ام دادم اقا امسال دیگه قبولی حله؟ بعد دیدم میکه میخوام برا سال بعد بمونم اینکه یکی از همکلاسی هات قبول شده مطمئنم درسش قوی بوده از اول فقط‌ وسواس رشته داشته احتمالا همون سال اول یا دوم رتبش زیر ۵ هزار بوده کاری ندارم اصلا راس میگی. کلا میگم از ادمایی که اینجا میشناسم همیشه شکست پشت شکست داشتن کسیو ندیدم با پایه ضعیف که اکثر پشت کنکوری های بالا سه سال همین طورن قبول شده باشه فقط فکر و امید الکی دارن که یه روز قبول میشن نیازی به انگیزه و چرت و پرت دارم اگه کامنتامو بخونین میبینین که خودم خدای انگیزم از اینده ای که دارم هم‌ راضیم به هر حال این دنیا سرنوشتمون همین بود ایشالا دنیای بعدی.

    7. Top | #112
      همکار سابق انجمن
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Morvarid80 نمایش پست ها
      سلاممم. میخوام کمی دردودل کنم... نمیدونم از کجا بگم‌ ... من مدتهاست دارم به این فکر میکنم که آیا دوست دارم یک زن شاغل تحصیلکرده باشم؟ اوایل حرف دلمو انکار میکردم ولی الآن دارم میفهمم که نه! دوست ندارم... من هر چی دور و وَرمو نگاه میکنم حتی یک زن موفق و شاغلِ #شاد نمیبینم... همشون مجموعه کاملی از خستگی ، دل‌مردگی شوق و شور زندگی نداشتن، و دیده نشدن و محبوب و معشوقه نبودن هستن... در مقایسه با اونا کلی زن کم سواد(مثلا دیپلمه، یا فوقش یه لیسانس ساده دانشگاه آزادی دارن و خونه‌دارَن) و انقدر شاد،سرزنده، و تو زندگی زناشوییشون مثل یه ملکه میمونن... اینجاهاست که می‌پرسم آیا من اینو میخوام؟ من خستگی ها، همسر کاملی نبودن ها، مادر خوبی نبودنو میخوام؟ به چه قیمتی؟! تا سال پیش اگه میدیدم کسی میگه کار و درس مال مرده و زن نباید زیاد خودشو با این چیزا خسته کنه و طرواتشو از دست بده، جبهه میگرفتم و میگفتم چه آدم جنسیت زده و اُمُّلی! ولی حالا خودم همچین عقایدی دارم....واسه همین الآن پزشکی برای من هدف نیست فقط یه آرزوی شیرینه که حاضر نیستم برای قبولیش تلاش خاصی کنم...‌‌ کسی هست که بتونه منو قانع کنه؟
      سلام و عرض ادب خدمت شما

      بحث شما کمی فرهنگی، فلسفی و جامعه شناسانه هست و من سعی می کنم از جنبه دیگه ای بهتون پاسخ بدم.از دید یک مشاور کنکور.

      تا حدودی بهتون حق می دم متاسفانه جامعه تا حدودی اینطور هست ولی می تونید هم پزشک خوبی باشید هم همسری خوب و از همه مهمتر مادری خوب. نمونه های زیادی رو هم دیدم. و البته نمونه هایی کمتر هم مثل این داستان شما.

      من توصیه م اینه شما بدون فکر به این مسائل پزشکی رو قبول شید چند ترم برید خودتون می بینید که دیدگاه تون کاملا عوض شده.

      خوشحالی و رضایت بحثی درونی هست و از رو ظاهر زندگی افراد قضاوت نکنید.
      مشاوره تحصیلی و برنامه ریزی کنکور

      در اولین فرصت به سوالتون پاسخ داده خواهد شد.

    8. Top | #113
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط zeinab.79 نمایش پست ها
      ببینید تمام زن هایی که دوست دارن از مردشون پایین تر باشن مازوخیسم دارن ! مِن جمله خودِ شما ... توصیه میکنم به یه روانشناسی روانکاوی چیزی مراجعه کنید ������ با ارزوی سلامتی (از نوع روانی) برای شما دوست عزیز
      سلامتی یعنی با حد‌اقل سطح دانشی که داری (اونم لابد در سطح چند تا فیلم پ*ورن) راجع به بیماری و سلامتی این و اون چرت نگی #دوست #عزیز...
      ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما آنجا دشتی‌ست..فراتر از همه ی تصورات راست و چپ تو را آنجا خواهم دید.

    9. Top | #114
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mehdi0 نمایش پست ها
      دوست عزیز ظاهراً شما دنبال یک غول چراغ جادو هستی که همه ی ارزوهاتو برآورده کنه.
      شما می‌خوای بدون کوچک ترین زحمت و تلاشی، یک شبه به همه ی خواسته هات برسی.
      اما زهی خیال باطل.
      برای آدم های معمولی هیچ راه میانبری وجود نداره.
      توی این دور و زمونه و تو کشوری به اسم ایران با وضعیت اقتصادی و معیشتی داغون،
      اگه کسی بتونه خرج خودش رو دربیاره باید کلاهشو بندازه هوا، چه برسه به اینکه بخواد خرج یه نفر دیگه رو هم بده.
      یک جوان از طبقه ی متوسط جامعه بدون پشتوانه ی مالی، اجاره ی یک خونه رو هم نمی تونه دربیاره.
      هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیره،
      شما هم هیچ مردی رو پیدا نخواهی کرد که به صرف عشق و علاقه حاضر بشه تا اخر عمرش شما رو از نظر مالی تامین کنه.
      ( من دارم درباره ی زمان حال حرف میزنم اینکه 20 سال پیش یا حتی 2 سال پیش وضعیت چه طور بوده اهمیتی نداره)
      اون فرد پولدار و همه چی تمومی که مد نظر شماست در 99 درصد اوقات میره سراغ یکی مثل خودش.
      نه کسی که حتی تحصیلات بالایی هم نداره.

      میتونی حرف های من رو نادیده بگیری اما امیدوارم همین تجربه رو به قیمت گزاف به دست نیاری.
      تا وقتی چشم امیدت به دیگران باشه انتظار پیشرفت نداشته باش.
      و البته نسل قدیم رو هم در این رابطه الگو قرار نداره
      30_40 سال پیش وضعیت زمین تا آسمون با الان فرق داشت.
      والا این غول چراغ جادو هارو دارم تو دوروریام میبینم حرفات راجع به اقتصاد درسته.
      ولی آیا نمیخوای به منی که میبینم زنای اطرافم با زحمت کمتر و آرامش زیاد دارن زندگی میکنن و خونه‌دارن حق بدی که از درس و کار زده بشم؟
      ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما آنجا دشتی‌ست..فراتر از همه ی تصورات راست و چپ تو را آنجا خواهم دید.

    10. Top | #115
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mysterious نمایش پست ها
      کتاب"خودت باش دختر" و "زنانی که دنیا را تکان داده اند" رو بخون تا نظرت در این مورد عوض بشه^-^♥️
      منم یه مدت درگیر این قضیه بودم بنظرم همه دخترا باید بهش فکر کنن
      چون علاوه بر شغل بیرون یه شغل همیشگی خونه داری و بچه داری رو به دوش میکشن که هیچ مردی عمرا بتونه یه هفته انجامش بده-_-
      من اصلا دغدغم این نیست که به بشورو بپزم نرسم. ببین من فقط شادی خودم برام مهمه... وقتی هیچ زن شاغل شادی ندیدم حق ندارم از درس و کار زده بشم؟
      ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما آنجا دشتی‌ست..فراتر از همه ی تصورات راست و چپ تو را آنجا خواهم دید.

    11. Top | #116
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Zahra77 نمایش پست ها
      سری بعد لابد ورژن بعدی میشه چگونه تخصص مان به شوهر داری و زنانگی مان آسیبی نرساندvs طلاق
      خلاصه من نظرم بهت همونه یکم تلاش کن ببینم چی میشه !!
      +
      بعدشم میدونستین زندگی مشترک یعنی مشترک؟
      یعنی غذا پختن مشترک بچه داری مشترک
      خیلیم فرق نداره همش زن تو خونه باشه یا بیرون
      اینا مشترکه و بایدم مشترک انجام بشه
      خیلی نگرانش نباشین !
      خیلی دوست دارم بگم ‌منم نظرم راجع بهت همون نظر قبلیه ولی هر چی فکر میکنم میبینم کلا من تو ذهنم جایی برای تو ندارم، پس هیچ نظر خاصیم نسبت بهت ندارم
      .
      .

      هیچ بایدی هرگز وجود نداشته. بعضی زنا به میل خودشون خونه‌داری و بچه‌داری غیر مشترکو انتخاب میکنن
      ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما آنجا دشتی‌ست..فراتر از همه ی تصورات راست و چپ تو را آنجا خواهم دید.

    12. Top | #117
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط nr1 نمایش پست ها
      به نظر میرسه شما دچار خطای شناختی از نوع "تایید خود" شدید (توصیه میکنم در موردش مطالعه کنید).
      شما گویا در مورد اولویت های زندگی خودتون دچار تردید شدید و جامعه آماری که چنین استلالی رو ازش استخراج کردید محدود به چند زن دوست و آشنا و فامیل اطراف هست که آمیخته با خطای شناختیه. و اینکه از ادبیات فانتزی و تعمیم یافته استفاده میکنید مثل: همیشه شاد باشم همیشه عاشق و سرزنده و با نشاط باشم چنین چیزی با واقعیت زندگی منافات داره و هرگز این همیشه ها اتفاق نخواهند افتاد، در ثانی شما به نظام ارزشی و الویت های خودتون رجوع کنید و از خودتون بپرسید آیا شایستگی و تلاش برای شایسته بودن ارزشش رو داره؟ و اصلا براتون دغدغه هست؟ من احساس میکنم چون تلاش برای پزشکی براتون سخت هست مغزتون به صورت زیرکانه ای با جذاب نشون دادن و بزجسته کردن مزایای آپشن های دیگه و حذف معایبشون داره به طریق اغواگرایانه ای شما رو فریب میده که بابا پزشکی چیه قرار نیست پزشک شی شاد باشی ببین اینهمه زن خونه دار که از زندگیشون راضی ان! چه بسا فردا که خونه دارم شدی تو خلوت خودت بگی این چه زندگیه دقیقا؟ چرا خودمو تباه کردم چرا وقتی فرصتشو داشتم برا اهدافم نجنگیدم ببین فلانی رو پول در میاره هر روز سفره پیج اینستاشو ببینی پستاشو ببینی بگی اح! خب اینجاست که همون مغز فرییکار پشتتو خالی میکنه و جاشو میده به مغز سرزنشگر! میخوام بگم معیارهای ذهنی به فزاخور موقعیت ها و تجربه ها و تݝییر باوزها و نظام ارزشی کاملا تغییز میکنن پس متعجب نباش اگه سالها بعد احیانا خانه دار شدی به عقاید و تردیدهای الانت بخندی! شما تمرین کن به جای غصه خوردن برا اون دختر شاغل افسرده ای که قراره تو اینده بشه در لحظه زندگی کنی و برای این دختر مردد الان کاری بکنی و به جای شونه خالی کردن و بهونه اوردن برا تلاش نکردن بری شاغل بشی بعدها اگه خوشتم نیومد بشین خونه داریتو بکن! در ثانی شاغل بودن یا نبودن یه خانم مساوی با شاد بودن یا نبودنش نیست انگار میگی یا خانم خاته دار شاد داریم یا شاغل افسرده! شما هم علی رغم جنسیتتون یک انسانید و نیاز دارید خودتونو شکوفا بکنید ظرفیت های وجودی خودتون رو به منصه ظهور بگذارید، من بهتر ارزشمند تر و لایق تری از خودتون نشون بدید لیاقت اینو دارید براتون کف بزنن بگن احسنت اصلا این حس برات دغدغه هست؟ اتفاقا شاغل شدن شما فرصت خوبی برای دیده شدن شما و بوجود اومدن موقعیت هایی برای اشنا شدن با افراد شایسته و لایقی بهتون میده نه هر مش کاظم و غضنفری(خیلی ببخشید رکم) در نهایت کار کردن شما منافاتی با یه زندگی شاد و هیحان انگیز و مفرح و پر معنی نداره این شمایید که انتخاب میکنید سطح و سبک زندگیت چطور باشه و در کنار چه ادمی زندگیت چه کیفیتی داشته باشه. بنابراین توصیه میکنم الان که فرصتشو داری برا اهدافت بجنگ تا وقتی که چوب خطشون پز نشده، خانه داری و عشق ابدی و هیجان های مدام! هر لحظه که اراده بکنی تو منو هست.
      موفق باشی.
      فکر کنم اصل مشکلم همین باشه. ممنونم
      ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما آنجا دشتی‌ست..فراتر از همه ی تصورات راست و چپ تو را آنجا خواهم دید.

    13. Top | #118
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط DR.del نمایش پست ها
      ببینین بالاخره باید آدم یه تصمیمی‌ برای آینده خودش بگیره فارغ از نتایجش به نظرم دوران کنکور هم دقیقا یکی از مواقعی هست که یه تصمیم گیری بزرگ یه نفر باید برای آینده خودش بگیره.
      ببینین نمیشه مقایسه کرد اصن صد تا مثال زن خانه دار ناراحت و غصه دار میتونم برات مثال بزنم با صد تا زن شاغل شاد و بلعکس. خود من مادرم خانه داره لیسانسه هم هست جغرافی خونده تو دانشگاه معتبری مثل شهید بهشتی ولی این تصمیم رو گرفت که خانه دار باشه ولی خاله من تو شهرستان رفت تربیت معلم و الان معلمه و دستش تو جیب خودشه تازه شوهرشم معلمه دوتا کارمند ولی زندگی‌ مادر خود من ده برابر به نظرم شاد تر‌ از زندگی خالمه مادر من دوتا بچه دکتر تحویل جامعه داده ولی خالم بچه هاش موفق نیستن از نظر درسی اصلا. مادر من چند تا سفر خارجه رفته ولی خالم تهش رفته شمال. مادر من تو یکی از محل ها خوب تهران زندگی میکنه ولی خالم تو شهرستان اونم یه محله متوسط و خیلی مقایسه های دیگه‌. این مسئله دست تو جیب بودن هم یه چیزیه که زن و شوهر میتونن سرش‌توافق کنن بابای من یه درصدی از حقوقش رو به حساب مادرم میریزه.
      بازم میگم نمیشه مقایسه کرد این مقایسه ای که من کردم هم اشتباه بود فقط بخاطر اینکه به شما ثابت کنم هرچیزی ممکنه وگرنه که شاید خود خاله من از زندگیش‌ خیلی راضی باشه شاید نتونسته باشه روی بچه هاش از نظر درسی تاثیر گذاشته باشه ولی به عنوان یه معلم روی خیلیا تاثیر گذاشته.
      میگم که مقایسه کردن اشتباهه باید یه تصمیم گرفت باهاش زندگی‌ کرد
      خب این مثالی که گفتی دلیلش اینه که مادر شما همسرش پولداره ولی شوهرخاله معلمه با حقوق شاید ۴ تومن در ماه.زمان مادر شما احتمالا یه مرد پولدار ترجیح میداده زنش خونه‌دار باشه...

      اغلب وقتی پول باشه دلخوشیم هست
      ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما آنجا دشتی‌ست..فراتر از همه ی تصورات راست و چپ تو را آنجا خواهم دید.

    14. Top | #119
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Aryan- نمایش پست ها
      سلام و عرض ادب خدمت شما

      بحث شما کمی فرهنگی، فلسفی و جامعه شناسانه هست و من سعی می کنم از جنبه دیگه ای بهتون پاسخ بدم.از دید یک مشاور کنکور.

      تا حدودی بهتون حق می دم متاسفانه جامعه تا حدودی اینطور هست ولی می تونید هم پزشک خوبی باشید هم همسری خوب و از همه مهمتر مادری خوب. نمونه های زیادی رو هم دیدم. و البته نمونه هایی کمتر هم مثل این داستان شما.

      من توصیه م اینه شما بدون فکر به این مسائل پزشکی رو قبول شید چند ترم برید خودتون می بینید که دیدگاه تون کاملا عوض شده.

      خوشحالی و رضایت بحثی درونی هست و از رو ظاهر زندگی افراد قضاوت نکنید.
      باشه حتما. خیلیم ممنون
      ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما آنجا دشتی‌ست..فراتر از همه ی تصورات راست و چپ تو را آنجا خواهم دید.

    15. Top | #120
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط God_of_war نمایش پست ها
      من اینجا کامنت نزاشتم به من روحیه بدین با یه کامنت شما من که سهله هیشکی پزشکی قبول نمیشه من رو حرفم هستم من بیشتر از هر کسی تو این سایت بودمو ادماشو میشناسم میدونم که هممون سرگرم یه بازی خیالی هستیم که همیشه توش بازنده ایم
      باش
      ماورای باورهای ما، ماورای بودن ها و نبودن های ما آنجا دشتی‌ست..فراتر از همه ی تصورات راست و چپ تو را آنجا خواهم دید.

    صفحه 8 از 9 نخستنخست ... 789 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن