اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
اگر اهل دلي ديدي، سلام من رسان بر وي
كه كمتر يافتم هرجا فزونتر جستجو كردم!
گفت: احوالت چطور است؟
گفتمش: عالی است
مثل حال گُل!
...
من شاخه ی خشکم تو بیا برگ و برم ده
با زمزمه ی عاطفه هایت ثمرم ده
گفت: احوالت چطور است؟
گفتمش: عالی است
مثل حال گُل!
...
من شاخه ی خشکم تو بیا برگ و برم ده
با زمزمه ی عاطفه هایت ثمرم ده
گفت: احوالت چطور است؟
گفتمش: عالی است
مثل حال گُل!
...
هرچه گفتم آبرویم را نریزی جان من !
عاقبت در چشم آمد بغض نافرمان من
تا غروب رفتنت را بیشتر قرمز کند
پشت پایت استکان افتاد از دستان من
در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 9 مهمان)