خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 17 از 20 نخستنخست ... 7161718 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 241 به 255 از 286
    1. Top | #241
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نخوندم
      B.sc: Civil Engineering - Tabriz University

      M.sc: Marine Structures Engineering - Tehran University



    2. Top | #242
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      رمان (سی بل )راجب دختر یه ک با17شخصیت گوناگون داره زندگی میکنه کاملا واقعیه این دختر جز ده نفر از عجیب ترین آدم ها در جهانه خیلی جالبه حتما بخونیدیش البته بعد کنکورتون

    3. Top | #243
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      هبوط
      علی شریعتی


      حس میکنم خیلی کمتر از اونی هستم ک بخوام برای نوشته های جذاب این کتاب چیزی بنویسم (:
      هر کتابی ک میخونی تقریبا ب قبل و بعدش تقسیم میشی
      حداقل برا من اینطوری بوده...
      اما این کتاب ی چیزی بیشتر از قبل و بعد با خودش داره
      شاید میذاره ب این فکر کنید ک آینده قراره ب چی فکرکنید...
      ی روح دردمند
      ی آدم با کلی دل مشغولی
      حرف هایی ک از ته ته دل ی آدم زده میشه و تو ناخوداگاه ب گریه میفتی...

      شروع کتاب :
      مرا کسی نساخت
      خدا ساخت
      نع انچنان ک کسی میخاست
      ک من کسی نداشتم
      کسم خدا بود
      کس بی کسان
      من یک گل بی صاحب بودم
      مرا از روح خود در ان دمید و بروی خاک و در زیر افتاب تنها رهایم کرد
      مرا ب خودم واگذاشت
      عاق آسمان...

      یکم گستردگی مطالب توی کتاب زیاده هرچند ک تعداد صفحه های کتاب خیلی نیست

      چند تا جمله خوب و مجازی پسند این کتاب (:

      1-همه میپندارند ک هرکسی چنان فهمیده میشود ک هست اما نع آنچنان ک فهمیده میشود هست.

      2-بیابان حیرت بر سر راه آنکه عزم سفر از خویش کرده است هولناک ترین مرحله است.

      3-انسان یک جاندار خوداگاه ساز است و سپس جهان اگاه ساز

      4-نمی‌دانستم باید چه دردی را احساس کنم و این خود درد دیگری شده بود.


      در مورد خود شریعتی هم ک معرف حضور هست حتما
      امیدوارم بخونید و لذت ببرید
      بهتر است برای چیزی که هستی مورد
      نفرت باشی
      تا اینکه برای چیزی که نیستی
      محبوب باشی
      ویرایش توسط saeed211 : 12 دی 1397 در ساعت 20:53

    4. Top | #244
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      سال بلوا
      عباس معروفی


      تو همون دو سه خط اول رمان متوجه میشیم ک نثر و نحوه روایت این کتاب با بقیه رمان ها کمی فرق داره
      ممکنه تو صفحات اول کمی گیج کننده ب نظر بیاد
      ولی همون چیزی ک این رمانو برجسته کرده داشتن همین زبان روایته

      داستان درباره ی دختر ب نام نوش افرینه ک دختر یکی از سرهنگ های زمان رضا شاهه و تقریبا مرفح محسوب میشه ک عاشق ی کوزه گر ب نام حسینا میشه و چند شب روایت از داستان و اتفاقات زندگی...
      البته ک ب هم نمیرسین (:

      یکم ته مایه های فمینیسم تو کتاب هست
      و همونطور ک از اسم کتاب مشخصه یکم خاکستری بودن فضا روح آدمو میخوره
      در کل میتونه چند شبی سرگرم و البته اذیتتون کنه...

      چند تا جمله تاثیر گذار کتاب

      1_ هر آدمی سنگی است ک پدرش پرتاب کرده است

      2_گاهی احساس میکنم دنیا بر اساس عقل و منطق مردانه میگردد ک مرد ها شوهر زن ها بشوند و صورتشان را چروکیده کنند و اگر توانستد بچه ب دامنشان بیندازند و اگر نتوانستند اشکشان را در بیاورند.زن موجودی است معلول و بی اراده ک همه جریت و شهامتشان را میکشند تا بتوانند برتری شان را ب اثبات برسانند
      مسابقه مهمی بود
      مرد باید برنده میشد

      3_در سرزمین بی آدم دین بی معناست

      4_ شک اساس ایمان است
      بهتر است برای چیزی که هستی مورد
      نفرت باشی
      تا اینکه برای چیزی که نیستی
      محبوب باشی

    5. Top | #245
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      کینو
      هاروکی موراکامی

      شاید به جرات بگم ک بهترین رمانی بود ک خوندم.

    6. Top | #246
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      مسخ
      کتاب کم حجمی بود اما با همین حجم کم به عالی ترین صورت ممکن جریانات و اتفاقات پیش افتادن
      کرگور یک کارمند که صبح از خواب پا میشه و میبینه که سوسک شده
      نحوه برخورد خانواده با این موضوع
      تغییر رفتار خواهر ، مادر و پدر رو خیلی خوب به تصویر کشیده بود
      یک چیز مهمی که به نظرم تو این داستان و پس زمینه ش میشد دریافت کرد این بود که خوبی زیاد و وقف کردن خودت برای بقیه بیهوده ترین کار ممکنه ، هر کاری که انجام بدی در نهایت وظیفه ت تلقی میشه
      در کل جز بهترین کتابایی بود که خوندم♡
      که تو آن جرعه ی آبی
      که غلامان
      به کبوتران می نوشانند
      از آن پیش تر
      که خنجر
      به گلوگاه ِ شان نهند
      ...”


      Heaven is a place on earth with you



    7. Top | #247
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      پرونده هری کبر

    8. Top | #248
      کاربر فعال

      Mashkok
      نمایش مشخصات
      وداع با اسلحه (ارنست همینگوی)
      مغازه خودکشی (ژان تولی)
      هر دو جوری تموم شدن که اصلا انتظارش رو نداشتم. با این حال ارزش خوندن رو واقعا داشتن. فقط چون تعریف زیادی ازشون شنیده بودم، انتظار خیلی بیشتری ازشون داشتم.
      و ندایی که به من میگوید : گر چه شب تاریک است دل قوی دار، سحر نزدیک است

    9. Top | #249
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      جنس ضعیف(:
      خیلی خوب بود دخترا حتما بخونشش

    10. Top | #250
      در انتظار تایید ایمیل

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      خیلی تلخه که فکر کنی و آخرین رمانی که خوندی رو یادت نیاد..


      پ.ن : و قسم به کنکور..

    11. Top | #251
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      ملت عشق رو شروع کردم . قبلا سقوط رو میخوندم . ... (از من نیهیلیسم انتظاری فراتر از این کتابا نداشته باشین قریب به اتفاق چندین بار بوف کور و سگ ولگرد رو خوندم)
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜

    12. Top | #252
      کاربر اخراجی

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      ازدواج ب سبک کنکوری بود فک کنم اسمش کلاس دهم بودم
      بجز مسخره بازی هایی ک توش بود
      قسمت های خنده دار هم زیاد داشت
      بهش از 100
      70 میدم

    13. Top | #253
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      شمشیر ارواح
      5 سال پیش

    14. Top | #254
      کاربر اخراجی

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      عشق اول امروز خوندم
      خوب نبود

    15. Top | #255
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      قلعه حیوانات را پارسال خواندم :/


      3 تا کتاب en هم خوندم

      البته 50 صفحه اند

      the children of new forest

      two shadows with a man

      skyjacking


      اولی خیلی عالی بود


      در مورد 4 تا بچه هست که شاه میخاد نابودشون کنه به خاظر این که پدرشون از افراد رفیق شاه قبلی بوده
      واینا فرار میکنن میرن تو جنگل ا وجود این که قبلا اشراف زاده بودن حالا خودشون باید کار کنند :/

    صفحه 17 از 20 نخستنخست ... 7161718 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن