نوشته اصلی توسط
Ellie.79
یادمه یه دوستی داشتم امسال با رتبه ی منطقه ی نزدیک من (فاصله حدود 500 تا. یعنی رتبه ای که حتی فیزیوتراپی هم نمیاره) شد رتبه ی 300 سهمیه 25 درصد و با افتخار داره پزشکی تبریز میخونه ..
ماه پیش تولدمو تبریک گفت . شروع کردیم با هم صحبت کردن
گفت بیرون اینا میری ..؟
گفتم نه از مهر تا حالا به جز قلم چی جایی نرفتم .
برگشت بهم گفت بابا دیگ خودتو نکش که !
* بدجوری با این جمله ش حرص خوردم . خواستم کلی بهش حرف بزنم ولی به گفتن این یه جمله اکتفا کردم .. )
گفتم : نه خودمو نمیکشم فقط بیرون نمیرم دیگه
گفت : خوبه همینجوری بخون
این جمله ش دیگه خیلی بهم زور داشت .
بازم چیزی نگفتم ... (نمیدونه که میدونم سهمیه داشته ! و رتبه ش چقد بوده !) حرفامو نگهداشتم واسه وقتی که قبول شدم . تا چیز بیشتری واسه گفتن بهش داشته باشم
اگه اون لحظه اعصاب بحث کردن باهاش رو داشتم میگفتم : تو خودتو کشتی ...؟ فک کردی منم مث توام ک با یه سهمیه انقد راحت پاشم برم پزشکی بخونم اونم تبریز ؟
اینکه از سهمیه استفاده میکنن جدا ..
اینکه اینهمه رو و اعتماد به نفس دارن یه قضیه ی دیگه ست ..
تنها مقابله ای که میشه با این قضیه کرد با تلاش کردنه ... خودتو به یه جایی برسونی که هرچه زودتر ازینجا فرار کنی .
و دیگه به این حاشیه ها فک نکنی
و تلاش کنی
و تلاش ..