خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 8 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 117
    1. Top | #1
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات

      180 روز / یه تغییر 180 درجه

      به نام خداوندی که داشتنش جبران تمام نداشتن های من است...

      اینو ببین؟
      180-logo-clear.png
      میدونی یعنی چی؟
      180روز مونده........تو هم نیاز به یه تغییر 180درجه ای داری
      به آرزو ها و هدف هات فکر کن
      چی شد پس؟ به همین زودی زدی زیرش؟
      پس چی شد اون همه آرزو؟
      چی شد اون همه شور و شوق؟ چه مرگته؟

      چرا ماشین حساب گرفتی دستت و مدام روزای از دست رفته ات رو حساب میکنی؟
      چرا مدام کارهای نکرده و درس های نخونده ات رو بیشتر و بیشتر میکنی؟
      چرا هی امروز و فردا میکنی؟

      اگر الآن به خودت نیای، اگر الآن جلوی مشکل واینسی، خودت رو جمع و جور نکنی و ژست بازنده ها رو بگیری، به زودی با کله میری تو دیوار! .
      همین امروز که هنوز هم به حد کافی برای بزرگترین تغییرها وقت هست، دست به کار شو!
      بدون تعارف و خجالت، ادامه بده!
      خوش شانسی تو اینه که، فقط تو نیستی که وضعش اینطوریه! تموم کنکوری های ایران همینطورن! وقتی همه وایسادن تو با یه ذره سریعتر دویدن ، دو برابر زحمتت از بقیه جلو میفتی!
      یادت نره برای چی شروع کردی! ادامه بده! بترکووووووون



      ب امید اون روزی ک از جلسه ی کنکور میای خونه و رو تختت دراز میکشیو از ته دلت میگی تموم شد...خستگی کنکورو میزاری زمین
      ب امید اون روز ک نتایج کنکور میادو ۴۰۰متر از زمین کنده میشو تو همون خنده هات گریه میکنی
      ب امید اون روزی ک بری مغازه گندهه ک اسمشم نمیدونی چیه ولی رو‍‍‍بوش بچه های ‍زشکی رو میفروشه
      ب امید اون روزی ک از این مغازه بری اون مغازه و هلاک بشی واسه خریدن گایتون و گری
      ب امید اون شبی ک از استرس اولین روز دانشگاه خوابت نبره و ب امید اون صبحی ک وقتی تو این نگا میکنی با ی دانشجوی ‍زشکی روبرو بشی
      ب امید اون روزی کروبرو سردر دانشگاهه مورد علاقت وامیستی وو با ذوق میخندی
      ب امید اون روزی ک برای اولین بار جسد میبینیو تشریحش میکنی
      ب امید اون روزی ک شب تا صب بیداریو درس میخونی اونم واسه علوم ‍ایه
      ب امید اون روزی ک تو ی سالن بزرگ لباس فارغ التحصیلی می‍بوشی و مامان بابات اون ‍ایین نشستنو با افتخار نگات میکنن
      ب امید اون روزی ک کلاهتو میندازی بالا و میگی الاخره شد
      اره شد..فقط باید تو بخوای...همه چی میشه



      (من ازین فاز روشنفکری جدید انجمن که انگیزه و امید دادنو بیهوده میدونن بدم بیاد..پس لطفا بیاید به عقاید هم احترام بذاریم و عقایدمونو مثل مسواک توی حلق هم نکنیم)

    2. Top | #2
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      photo_2018-04-25_23-25-14.jpg
      photo_2018-04-25_23-25-11.jpg

    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      من فاطمه ام یه روزی با ی فاطمه ی دیگه دوست شدم خیییلی دوست خوبی برام بود اون روز تراز کانونم 5800 بود ادامه دادیم با فاطمه تا اینکه من از دی نتم

      تموم شد واز دنیای مجازی رفتم .همینجوری میخوندم تا اینکه بهمن حال خواهرم بد شد واسفند عمرشو داد به شما من تو این دو ماه هیچی نخوندم صفر صفر...از بعد

      از عید باشرایطی داغون دوباره شروع کردم ولی عشق خدا وهدفم تو دلم جوونه میزد ...بارها اشک ریختم خسته شدم بریدم ولی بازم ادامه دادم سه ماه مونده

      بود به کنکور همه ی عزممو جزم کردم روزی 18 ساعت میخوندم به خستگیام توجهی نکردم همه ی وجودم هدفم بود تااینکه روزی که نتیجه کنکورم اومد ومن شده

      بودم 32 .وقتی اشک مادرمو دیدم وقتی اشک پدرمو دیدم وقتی خودم از ذوق صدمتر ازرو زمین پریدم همه ی خستگیام رفت.رفقا بخدا میشه با سه ماه حتی

      دورقمی آورد الان خیلی ازدانشجوهای کلاسمون هم میگن ما سه ماه آخر کمر همت بستیم وبکوب خوندیم هم اتاقی من دندون دانشگاه تهران میخونه میگه

      فاطمه دلم میخواد به همه کنکوریا بگم سه ماه به کوب خوندن واقعا کافیه!!


      دوستای خوب من همه ی وجودتونو بذارین این سه ماه پای هدفتون طوری که یه ثانیه هم حس نکنین خسته این.بذارین همه ی این خستگی ها با نتیجه کنکور

      یادتون بره بذارین این لذتو که با افتخار جلوی دانشکده مورد علاقتون وایستادین ومیگین تونستم آره تونستم حس کنین.من ازمنطقه محرومم یه روستای کوچیک

      ولی تونستم رفیق من تو هم میتونی رفیق صبر داشته باش تا اینجا اومدی این سه ماهو هم با تموم قدرت پیش برو باتموم وجودت به خدا اعتماد داشته باش با

      تموم وجودت تلاش کن با تک تک سلولات تلاش کن رفیق من

      اوایل حس میکردم فقط من سه ماه آخر خوندم ولی الان خیلیا رو میتونم براتون مثال بزنم از همکلاسیام که فقط سه ماه رو بکوب خوندن وپزشکی دانشگاه تهران

      قبول شدن تو هم میتونی اول باور کن که با سه ماه میتونی بعدم شروع کن باتموم وجودت خوندن!!

      رفیق وقتی هرچی داری رو بذاری پای هدفت مطمئن باش که میتونی به هدفت برسی !!!برای تک تکتون دعا میکنم

      فاطمه.دانشجوی ترم 2پزشک



      ***********************************

      اینم ی چندتا سوال و جواب از خانم دکتر ک مطمئنم جواب خیلیا هس


      اگه میتونید توضیح بدید 3 ماه اخر دقیقا چیکارایی کردین و از چه منابعی استفاده کردین و کلا تجربیاتتون؟!!

      من از بعد ار عید شروع کردم به خوندن روزی 18 ساعت هم میخوندم از 4صبح تا 12.5 شب.اول نشستم همه ی مبحثای رو نوشتم واولیت بندی کردم با aوbوc.
      زیستمو اینجوری خوندم (روز اول فصل اول رو خوندم روز دوم فصل اول وفصل دوم رو میخوندم روز سوم فصل دوم وسوم رو میخوندم همینجوری تا آخر ولی روز دوم که فصل اول ودوم رو خوندم تستای فصل اول رو هم زدم روز سوم که فصل دوم سوم رو خوندم تستای فصل دوم رو زدم همینجوری تا آخر تا پایه ام تموم شد...انگار دودور خوندن با یه دور تست رو خوندم بعدم رفتم سراغ پیش دو اینجا فصل فصل خوندم مسلط شدم برای اینکه قاطی نکنم سه فصل آخرو وقتی مثلا کاهوی دریای میخوندم یه برگه کنارم بود وهرچی به نظرم مهم میومد رو تو برگه مینوشتم بعد نکات این برگه هارو باهم مقایسه میکردم به نظرم خیلی کمکم کرد

      بعدم یک هفته وقت گذاشتم رو زنتیک جمعیت وفصل اول پیش )وقتی تموم شد وخیالم راحت شد دوباره شروع کردم روزی سه فصل مرور میکردم)برا زیست نشرالگو کار کردم


      برای ریاضی فیزیک هم یه مبحثایی رو قبلش نیمه نیمه کار کرده بودم یه قسمتایی رو هم اصن کار نکرده بودم اونایی که نیمه کار کرده بودم رو گذاشتم bانایی که اصن کار نکرده بودم رو گذاشتم c.اینجوری میخوندم که یه روز یه مبحث bازریاضی با یک مبحثcاز فیزیک روز بعد برعکس!بعضی مبحثا یه هفته طول میکشید ولی مثلا دنباله مثلثات مجانب حد رو یه روزه که 4 ساعت میخوندم تموم میکردم .برای ریاضی کتاب قطور تختیه سیاه رو خوندم زیاد بود ولی خیلی کتابش خوب بود!!

      برای فیزیک هم گاج نقره ای کار کردم البته همه ی تستاشو نرسیدم بخونم.

      برای شیمی هم اول دومو خوندم بعدم پیش یک هرشب 7 تا تست مسئله شیمی میزدم تا خود شب کنکور.برای شیمی تک تک تستای مبتکران رو تحلیل میکردم اوایل خیلی طول میکشید دی وی دی های آفبا رو هم برای شیمی داشتم خیلی کمکم کرد من شیمی 75 زدم.

      برای دینی هم چون قبلا یه دور خونده بودم هرروز یه درس رو دوره میکردم وتستاشو روز بعد میزدم .

      برای زیان هم از درس آخر پیش شروع کردم واومدم جلو اوایل یک شب ردینگ میخوندم یک شب کلوز از روی کتاب ونترسیم از متن کیاسالار ولی آخرا هر دورو هرشب میخوندم چون سرعتم رفته بود بالا..


      ادبیات هم از اردیبهشت هرروز 5 شخصیت از تاریخ ادبیات میخوندم تا خود کنکور.از کتاب املا ولغت هامون سبطی هم واقعا استفاده کردیم خیلی کتابش عالیه املا ولغت رو از روی اون میخوندم حجمش خیلی کمه.زبان فارسی هم تکواژ وشمارش رو گذاشتم کنار بقیه مبحثارو کار کردم تا آخر اردیبهشت هفته ای یه مبحث جمعه ها میخوندم از کتاب 5 مبحث.آرایه وقرابت هم فقط خرداد ماه یه روز درمیون نیم ساعت کار کردم .

      عربی فروردین فقط ترجمه خوندم از اردیبهشت دی وی دی گاج آقای ماهینی رو برای قواعد دیدم دو درس میخوندم قواعد بعدش روز بعد 50 تا تست ازاون دو درس میزدم تا آخر رادیبهشت تموم شد از نشرالگو تست عربی زدم حجمش خیلی زیاده ولی من فقط تستای 50 تاییشو زدم.خرداد که کنکور عمومی رو حل میکردم اینابرام دوره شد چندبار!!


      کلا کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که

      واقعا همشو بگیرم

      امیدوارمم براتون مفید باشه

      موفق باشید


      کیفیت مطالعتم 100 بود تمرکزم خیلی زیاد بود صدبار به خودم میگفتم فقط همین یه بار این مبحثو میخام بخونم واسه همین اون یه بار همه ی تلاشم این بود که واقعا همشو بگیرم" این این این ، همش همینه ... رمز موفقیت

      ************************************

      بینه دوستات بودن کسایی ک تو سه ماه از صفر شروع کردن و ب اینجا رسیدن؟

      راستش از صفر تو کلاس ما واقعا نمیدونم هست یانه ولی آرزو رو میشناسم که داروی دانشگامون میخونه ودوستشم که 200 شد وپزشکی نیم سال دوم بهشتی

      میخونه رو میدونم که ترازشون 4500 بوده ولی با سه ماه خوندن داروی دانشگاه تهران قبول شده.

      بچه ها روزی که شروع کردم به این فکر نکردم که سه ماه وقت دارم به این فکر نکردم که حجم نخونده هام خیلی زیاده فقط به این فکر کردم که من راه وچاره ای جز

      اینکه به هدفم برسم ندارم هیچی رو نمیدیدم جز هدفم.دوتا صحنه رو همیشه جلوی چشمام روزی که نتیجه ام میاد روزی که جلوی در ورودی دانشگام ..ما فقط دوتا

      فرزند بودیم خواهرم که از من بزرگ تربود ومن .با خواهرم خیلی صمیمی بودم روزی که رفت تا یک هفته نمیتونستم حرف بزنم لال شده بودم همه میگفتن فاطمه

      بدون ساجده نابود میشه میدونین بچه ها خیلی شبا اشک ریختم ولی ادامه دادم خیلیا بهم گفتن نمیتونی ولی ادامه دادم .منتظر نبودم کسی بهم بگه میتونی منتظر

      نبودم کسی از آرزوهام واسم بگه فقط میخوندم ساعتها پشت سر هم همون اول که به خدا توکل کردم وشروع کردم با خودم عهد بستم همه ی توانمو بذارم

      وگذاشتم .روزی که نتیجه ام اومد پدرم کارناممو بهمه نشون میداد میگفت ببین دخترم دورقمی شده ببین فاطمه من پزشک میشه .بچه ها بخدا لذتی دداره اشک

      شوق خانواده وخودت که هیچ لذتی جاشو نمگیره ولی بها داره این سه ماه باید بهاشو بپردازی!!ا



      آره بچه ها با همه وجودتون این سه ماه رو بخونین.وقتی هدفی داشته باشی باور کن هیچی نمیتونه مانعت بشه بلکه همچی دست به دست هم میده تا تو به

      هدفت برسی خدا خودش گفته لایکلف نفسا الا وسعها ما هیچکدوم ازبنده هامونو بیشترازتوانشون تکلیف نمیکنیم پس نا امید نباش ببین خدا داره تورو میبینه که

      داری تلاش میکنه تو تک تک ثانیه هات هست میخواد بهت بگه بنده من ادامه بده تو میتونی به آرزوهات برسی.بچه ها کنکور اول راهه این سه ماه سختی کشیدن

      باعث میشه وقتی مجبورباشی دوشب واسه امتحان آناتومی بیدارباشی دیگه سختت نیس وتو محکم محکمی!!باید همه ی تلاشتو بکنی خدا اولت میکنه باور کن

      ببین امسال رتبه 15منطقه 3 دانشگاه تهران قبول نشد ولی منکه 32بودم قبول شدم .میخام بهت بگم تو همه ی تلاشتو بکن خدا اولت میکنه خدا حواسش به همچی

      هست!!براتون دعا میکنم دوستای گلم


      ویرایش توسط Neo.Healer : 15 دی 1397 در ساعت 19:29

    4. Top | #4
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      سلام. دوستان عزیز از من مرتبا در مورد شیوه ی درس خوندنم سوال میشه که چطور با 4 ماه و نیم تونستم پزشکی قبول شم. البته آنچنان موفقیتی شاید نشه اسمشو گذاشت.
      اما خوب قبولی با این زمان کم با وجود اینکه من رشته م ریاضی بوده و از زیست هیچی نمیدونستم شاید همراه با تجربیاتی بوده باشه که بدرد خیلیا که الان شرایط پارسال من رو دارن بخوره.
      امیدوارم بتونم با تجربیاتم قدم هرچند کوچکی برای موفقیتتون بردارم.
      دوست خوبم بدون کار نشد نداره من حدودا با 4 ماه و نیم خوندن تونستم.
      یعنی من تازه از اواخر دی پارسال ینی 93 (بلافاصله بعد از اتمام سربازی!) استارت زدم به خوندن برای کنکور 94 و خدا توفیقم داد.
      و الان دانشجوی پزشکی هستم در حالی که سال گذشته همچین زمانی اینو یه رویا میدونستم...
      مطمئن باش تو هم اراده کنی میتونی...

      قبولی: پزشکی سراسری بندرعباس و آزاد یزد (بخاطر شرایط ویژه (داشتن لیسانس سراسری روزانه) آزاد یزد رو انتخاب کردم)
      درصدها: ادبیات60 - عربی55 - دینی70 - زبان70 / ریاضی50 - زیست40 – فیزیک40 - شیمی65
      رتبه منطقه2 : 1900
      * البته با معدل 17... همین معدل خیلی کارمو خراب کرد..

      شیوه ی مطالعه دروس عمومی:
      ### ادبیات و زبان فارسی تست زیاد در طول سال مخصوصا قرابت و آرایه و زبان فارسی هر هفته یکی دو شب هرشب 2-3 ساعتی وقت بزار پاش و حفظ لغت و املا و تاریخ ادبیات از همون ابتدا، نه بعد از عید... زبان فارسی کلک معلم برا من عالی بود
      ### عربی باور کن یه تست هم وقت نکردم بزنم... لای کتاب درسی هم باز نکردم.... فقط دی وی دی اردو رو دیدم و نکاتشو نوشتم و شب قبل از کنکور آزمایشیا مرور میکردم... همین
      ### واسه دینی کتاب درسی و ارتباط آیات با تک تک خطوط متن درس رو حفظ کن..... کتاب همه میگن ایات و روایات گاج خوبه (من خودم به علت کمبود وقت فقط بارها کتاب درسی رو خوندم)
      ### زبان که آسونه تا میتونی لغات رو مرور کن تا حفظ حفظ شی و تست هم تا میتونی کار کن .... گرامرشم که سادست... توصیه میکنم از ریدینگ نترس حتما در هفته 2 تا ریدینگ کار کن... حتی تو کنکور اگه نرسی بزنی باز هم به تقویت زبانت برای سوالای گرامر و معنی کمکت میکنه... کتاب دکتر اناری زیاد تعریفشو میشنیدم ولی من فرصت نکردم بخونم

      شیوه ی مطالعه دروس اختصاصی:
      ### واسه زیست خیلی درگیر کتابای تست نشو ولی شدیدا تاکید میکنم کتابای درسی رو قورت بده!!! حتی شماره صفحه ها رو حفظ باش البته خیلی هم تست بزن واسه زیست
      کتاب هم برا زیست گاج تخته سیاه و الگو همه خوبن... بازم میگم... شاید باور نکنی ولی امسال سوالای زیست طوری بود که تقریبا کتابای تست کمکی نمیکرد فقط اونایی درصد بالا آوردن تو زیست که کتاب رو بالای 50-60 بار خونده بودن.... تست هم حتما بزنیا به خصوص سراسریا ولی جویدن کتاب در اولویته!!!
      زیست رو بارها و بارها بخون..... خیلی بخون... طوری که بتونی کتاب رو از بر بگی... هر روز حداقل 3-4 ساعت اختصاصا زیست بخون
      حتی اینکه یه کلمه کلیدی تو جمله جمع اومده یا مفرد باید حفظ باشی تو 94 دقیقا یه همچین سوالی اومده بود
      واسه زیست کتاب نو پیدا کن.... مرتب نکته هایی که تو تستای مخصوصا سراسری میبینی رو تو کتاب حاشیه نویسی کن
      یه دفتر بگیر و تو اونم برا خودت نکات مهم و مفاهیمو بنویس
      شدیدا تست بزن.... تستای سراسری اخیر رو هزاران بار بزن اونقدر که حفظ شی...... تاکید میکنم تستای سراسری در اولویتن
      خیلی مرور کن... نت برداری ها و حاشیه نویسی ها رو توی دوره های مرتب مرور کن... مثلا آخر هر دو هفته......
      پس بطور خلاصه برای زیست:
      خوندن چندباره ی کتاب با تعمق .... حاشیه نویسی و نت برداری ... مرور مرور مرور... تست تست تست
      ### واسه شیمی کتابای مبتکران(دو جلدیا+فیل برا جمع بندی) قورت بده .... شیمی اخیرا سخت و المپیادی شده بخاطر همین سوالات فار رو هم بزنی بهتره ... و شدیدا هم از همین حالا مسائل شیمی حل کن هر روز 2-3 تا و زمان بگیر که سرعتت بالا بیاد....
      ### ریاضی فیزیک من خودم کار خاصی نکردم فقط فرمولا رو خوندم!!! به علت کمبود وقت، حقیقتش من چون تا دی سرباز بودم و فقط 4 ماه و نیم وقت داشتم بخونم و باید مدیریت زمان میکردم؛ اجبارا ریاضی و فیزیک رو گذاشتم کنار!!! البته من توی این دوتا درس کمتر نیاز به خوندن داشتم چون تو لیسانسم رشته ی مهندسی برق خوندم و توی این دو درس آمادگیم بیشتر بود و بخاطر همین بعلت کمبود وقت این دوتا رو تقریبا حذف کردم. واسه همینم درصدام اونطوری که باید بالا میشد تو این دو درس نشد ولی بازم به نسبت هیچی نخوندنم راضیم...
      در واقع تو این دوتا درس فقط شب قبل از کنکور آزمایشی ها فرمولاشونو نگاه میکردم و فرداش که کنکور آزمایشی میدادم عصر همون روز تستای همون آزمونو بررسی میکردم... در واقع تنها تستایی که برا ریاضی فیزیک کار کردم همینا بود + تستای سراسری 2-3 سال اخیر
      ... برا ریاضی فیزیک حتما از سایر دوستان مشورت بگیرید

      *** چندتا نکته بسیار مهم:
      1 - در کل برا عمومیا یه زرد عمومی بگیر (توش تمام عمویای همه رشته ها در سال های اخیر هست) هر هفته 3-4 تا دفترچه ش رو بزن (زمان هم حتما بگیر)
      2 - در کل هر روز حداقل 3 ساعت زیست و 2 ساعت شیمی تو برنامت باشه و تا میتونی تایمشونو بیشترم کن
      3 - تست تا میتونی فقط سراسری بزن........ فقط و فقط سراسری..... سراسریا رو 1000 بار بزن............... اینقدر بزن که حفظ شی
      اولویت با سراسری 88 به بعد اگه بیشتر وقت داشتیی برو سراغ تستای قدیمی تر و بعد سایر تست هااااااااا و ضمنا اول مسلط شو بعد وقت بگیر ....
      ولی تستای 3-4 سال اخیر رو خیییییییلییییییی بزن... هزار بار بزن.... از هزار روش حلشون کن باور کن خیلی مهمه که تاکید میکنم
      4 برنامه ت بهتره به این صورت باشه که زیست و شیمی رو هرروز بخونی... فیزیک و ریاضی یک روز در میان یعنی یه روز ریاضی یه روز فیزیک.... عمومیا رو دو تا دو تا شون کن و یه شب در میون بخون مثلا یه شب ادبیات و عربی یه شب زبان و دینی..... (سعی کن عمومیا رو هم روزانه 3 ساعت بخونی)
      5- از حذف کردن نترس... گاهی واقعا لازمه... مثلا مبحث اعلال (درسای اول عربی3) خیلی منو اذیت میکرد منم به کل گذاشتمش کنار و نتیجه هم گرفتم.... البته حذف باید معقولانه باشه
      *** یادت باشه کنکور یعنی مدیریت ***
      6- دیدن برنامه فرصت برابر (فکر کنم الان این برنامه به کارنامه20 تغییر نام داده) رو توصیه میکنم ... هرروز عصر ساعت حدود 6 یا 7 شبکه آموزش
      7 –مهم: اگه معدلت 17 به پایینه حتما و حتما و حتما دیپلم مجدد بگیر یا معدلتو ترمیم کن... معدل خیلی اثر داشت امسال... ینی قولت میدم پشیمون میشی اگه نکنی اینکارو....
      8 - اما من مهم ترین راهنمایی که میتونم کنم اینه که ترکیب آزمونای گزینه 2 و سنجش عالی جواب میده. البته شاید واسه شما جواب نده روش من. از نظر من این دوتا خیلی بیشتر از قلمچی به کنکور شبیه هستن. قلمچی بی خودی سوالات رو سخت و المپیادی میده و این ممکنه باعث تضعیف روحیه شه و نتیجه ی عکس بده.
      اگر سطح متوسط رو به پایینی داری سمت قلمچی از نظر من نرو... چون سطح بالای سوالات و شرکت کننده هاش و احیانا اینکه ممکنه ابتدا تراز بالایی نیاری از کنکور میزنه آدمو و انگیزتو میگیره اما اگر سطح خوبی داری اشکالی نداره...

    5. Top | #5
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      (((من دانشجوی پزشکی دانشگاهِ سراسری سنندج ، ورودی بهمن ۹۵ هستم.معدل کتبی نهایی من ۱۵/۲۳ بود.پارسال همش سردرگم بودم یه هفته برنامه مینوشتم یه روز اجرا نمیکردم،هرچی هم مشاور میرفتم فایده نداشت هیچ کاری نمیکردم همش یه روز برنامه رو انجام میدادم بعد میومدم حجم کتابارو میدیدم خیلی زیاد بود ناامید میشدم و گریه میکردم این برنامه ادامه داشت تـــــا ۲۵ اسفند نشستم یه برنامه ریختم تا ۱۵ فروردین که بترکونم اما ۱۳ فروردین زار زار داشتم گریه میکردم بازم برنامه رو اجرا نکرده بودم فرداش رفتم پیش معلم ریاضیم که خیلی دوسش داشتم کلی گریه میکردم و میگفتم دیگه بیخیال کنکور ۹۵ شدم و میخوام واسه کنکور ۹۶ بخونم و اِل کنم و بِل کنم و تابستون هم پایه رو تموم کنم و پیش رو تا اسفند تموم کنم و فروردین مرور کنم و اردیبهشت آزمون بگیرم از خودم و خرداد اشکال برطرف کنم!!! یه نگاهی بهم انداخت و گفت باشه برای کنکور ۹۶ بخون ولی من بهت برنامه میدم گفتم باشه هرچی بگید قبوله...
      دقیقا برام روزی ۱۶ ساعت برنامه نوشت! برای ۱۵فروردین تا یه روز قبل از خوده کنکور۹۵.برنامه پنجشنبه رو ۸ ساعت داده بود،موضوعاتی که تو برنامه گنجونده بود هم اینا بودن←کل زیست،،،کل شیمی،،،فیزیک هم پیش دو،نوروعدسی،فیزیک سوم هم خازن و مقاومت کلا،،،ریاضی هم آمار،احتمال،تابع،لگاریتم، حد،مشتق،انتگرال برای این موضوعات کل تستای سراسریه ۱۰ سال اخیر رو برام سه بار گذاشته بود
      عمومی هم ادبیات کامل گذاشته بود به جز زبان فارسی!عربی هم کامل حتی مبحث اعلال رو هم حذف نکرده بود،،،دینی و زبان هم کامل!!!
      برای عمومیا روزی ۵ ساعت گذاشته بود برای زیست و شیمی هم ۸ ساعت و برای ریاضی و فیزیک ۳ ساعت در روز زمان گذاشته بود ولی یک روز درمیون!
      برنامه رو که دیدم دو سه دقیقه ساکت شدم گفتم استاد این برنامه خیلی سنگینه من میخوام کنکور ۹۶ بدم در ضمن میخوام همه درسارو از اول بخونم همه رو به درصد عالی برسونم گفت نه اگه این برنامه رو اجرا کنی سال بعد زیر ۵۰ میشی چون مهمترین موضوعاتو قبل از شروع اصلیت میبندی منم قانع شدم و گفتم انجامش میدم گفت سه بار به مرگ مامانت قسم بخور گفتم باشه بعدم یکی دیگه رو باهام آشنا کرد و باهم این برنامه رو بهمون داد اونا یه طبقه خالی تو خونشون داشتن کل کتابامو بردم و باهم شروع کردیم از صبح روز ۱۵ فروردین ساعت پنج و نیم شروع کردیم!
      آخر شب هم از هم تست میپرسیدیم استاد هم بهمون زنگ میزد که برنامه رو تکمیل کردیم یا نه هی هم بهمون میگفت امسال اگه قبول نشدید سال بعد زیر پنجاه میشید پس با آرامش بخونید ماهم قبول کرده بودیم و بدون استرس میخوندیم حتی تا روز قبل کنکور تا ساعت ۹ شب درس خوندیم باهم بعد مامان دوستم بزور مارو از کتابا جدا کرد داشتیم دینی میخوندیم مارو برد پیش همون استاد ریاضیمون استاد گفت بیچاره اونایی که هدفشون کنکور فرداس الان کلی استرس دارن شما دیگه راحتید استرس ندارید فقط برید هرچی بلدید بریزید رو برگه ماهم خندیدیم و برگشتیم خونه خب فرداشم دقیقا همونطوری شد استرس من یکم از دوستم بیشتر بود اون استرسش نزدیک به صفر بود فقط میخندید رفتیم و کنکور دادیم بعد از کنکور هم برگشتیم خونه گفتم رتبه ام در حد شش هفت هزار میشه دوستم ولی چیزی نمیگفت ولی گفت خیلی بهتر از اون چیزیه که فکرشو میکردم!بعد طبق برنامه ای که استاد بهمون داده بود خود روز کنکور هم که برگشتیم باید پنج ساعت میخوندیم پنج ساعت رو خوندیم و همین طوری ادامه دادیم حتی لحظه ای که رتبه ها اومدن دقیق یادمه داشتیم عربی میخوندیم ساعت یازده بود که مامان دوستم اومد گفت نمیخواید رتبه هارو ببینید به دوستم نگاه کردم دیدم رنگش عین گچ شده من گفتم میخوام ببینم نگاه که کردیم صفحه هی بالا نمیومد یه دفعه اومد بالا دیدم رتبه تو منطقه دو شده ۲۱۲۶ دو دقیقه کپ کردم فکرکردم بیست و یک هزاره یه دفعه دوستم جیغ زد بغلم کرد گفت دو هزار شدی قبول شدی من اصلا باورم نمیشد بعد رتبه دوستمو نگاه کردیم اون ۲۱۴۵ شده بود کلی باهم گریه کردیم اصلا توقع نداشتم!بعد هم نتیجه انتخاب رشته اومد که من پزشکی قبول شده بودم و دوستم دندان پزشکی!!!
      کلا میخوام بگم اگه شروع کردید اصلا ناامید نباشید فقط بخونید بدون استرس من و دوستم مهمترین عامل موفقیتمون همین بی استرس بودن هست.
      درصدهاشون:
      ادبیات۸۲،،،عربی۹۰،،،دینی74 ،،،زبان۶۵،،،ریاضی۳۸
      زیست۶۴،،،فیزیک۴۰،،،شیمی۳۰
      دلیل درصدهای بالا در عمومی ها از نظر خودشون:
      برای عمومیا هرروز پنج ساعت وقت گذاشته بودن که هر درسِ عمومی یک ساعت وقت داشت میمونه اون یک ساعت آخرکه یکی از کنکورهای سالهای قبل رو از زرد عمومی تحلیل میکردیم ۲۲ تا کنکور رو تحلیل کردیم اینجوری! اینا خیلی تاثیر داشتن یعنی فوق العاده بودن ولی من خودم واسه ادبیات کل تستای کتاب تستمو به جز زبان فارسی زدم تو همون یک ساعتی که داشتیم تموم شد نشرالگو داشتم)))

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      . خودتونو معرفی کنید.از کدام شهر و کدام مدرسه ؟

      سامان تارم هستم از اشنویه .مدرسه شهید بهشتی.

      2. رشته و دانشگاه انتخابی شما؟

      پزشکی و دندان پزشکی .تمام دانشگاه های علوم پزشکی ایرانو زدم!!!!

      3. در مورد این چند بازه زمانی . وضعیت و برنامه خودتون در این بازه ها توضیح بدین؟
      الف-تابستان سال دوم ب—تابستان سال سوم ج-تابستان سال چهارم. د-دوران جمع بندی ه-سال فارق التحصیلی تون؟؟؟؟ ؟

      :خب من دوران دبیرستان از اول تا چهارم اصلا تو وادی درس و کنکور نبودم و این برهه بیشتر به خوش گذرونی
      و تفریح گذشت تا درس و کنکور حتی سال چهارم.البته درسم بد نبود ولی در الویت فکری من اون زمان قرار نداشت. سال 91 اولین کنکورم بود که رتبه ام 8000 شد و رفتم زیست شناسی سلولی مولکولی دانشگاه تهران . مهر 94انصراف دادم و چون .پول نداشتم رفتم کارگری
      تا اواسط آبان که کارم تموم شد .یادمه که بعد از روز آخر کار اومدم همین انجمن و یه تاپیک زدم با این عنوان::؛(منابع من هر جا اشکال دیدین اصلاح کنید)
      منابع من ( هر جا اشکال دیدید اصلاح کنید همون روزا بهم گفتن دیگه دیر شده و تو الان تازه افتادی به فکر تهیه ی منابع.و کلی حرف ناامید کننده .خلا صه بعد از تهیه منابع 27 آذر بود که به طور جدی شروع کردم. اوایل روزی 10 ساعت میخوندم.(چون دیدم میتونم از کم شروع نکردم تا به ساعتهای بالا برسم)تا عید مباحث مورد نظرمو تقریبا کامل خوندم و بعد دوباره از عید تا خرداد یه دور دیگه مرور کردم ولی اینجا دیگه خیلی بیشتر تست زدم و دیگه وارد دوران جمع بندی شدم.و رفتم تو فاز جمع بندی......و تمرکزم بیشتر روی آزمون و کنکور سال های قبل بود و همین طور منابع جمع بندی.

      4. منابع تونو برای هر درس دقیق و مختصربگین؟

      ادبیات: همه ی کتاب های نشر دریافت بجز تاریخ+کل کتاب های موضوعی الگو تا قبل از عید.بعد از عید تا خرداد موضوعی گاج .جمع بندی هم موج آزمون الگو.

      عربی : عربی کامل گاج 3-4دور روش زدم+ازمون های آزمایشی که از نت میگرفتم و میزدم
      جمع بندی: خیلی سبز

      دینی : گاج و نشر الگو+کتاب درسی ب ترتیب دو ماه اول دوم و سوم .
      جمع بندی :خط ویژه

      زبان: جامع مبتکران .+از متن نترسیم فقط

      زمین: جامع مهر وماه اوایل بهمن و دی .اسفند و فروردین هفت چیز خیلی سبز. جمع بندی نشر برد

      ریاضی: جامع مهر وماه البته سه ماه اول خیلی سبز داشتم ......جمع بندی :همینا

      زیست: سال دوم فاگوزیست و قلب ونشر الگو** سوم الگو و فاگو# پیش الگو#ژنتیک گویا ی تخته سیاه # زیست گیاهی به زبان ساده مهر و ماه
      جمع بندی .موج آزمون الگو . و آزمون خیلی سبز

      فیزیک: چهار جلدی گاج طوسی و جمع بندی معجزه مهر وماه

      شیمی :: دوم مبتکران / سوم خیلی سبز / پیش یک و دو خیلی سبز و مبتکران با هم تا قبل از عید
      جمع بندی: آزمون فار پیش و پایه خط ویژه کلا بعد از عید و جمع بندی


      5. آیا در آزمون های ازمایشی شرکت میکردید ؟

      خیر .تو عمرم دوتا آزمون بیشتر شرکت نکردم سراسری 95 وسراسری91. !!!!!!!!!

      6. آیا از دفتر برنامه ریزی و کلاسور ارزیابی استفاده کردید؟

      نه اصلا نمیدونم چی هستن اینا!!!

      7. به عنوان منابع جمع بندی از کدوم کتابا استفاده کردین ؟

      قبلا توضیح دادم

      8. اگر مجددا در کنکور شرکت میکردین کدوم اشتباه یا اشتباهاتو تکرار نمیکردین؟

      این سوال خیلی مهمیه که هر شخصی قبل از این که دوباره کنکور بده باید از خودش بپرسه حتی اگه یکی دو هفته دنبال جواب باشه.من خودم به درس های اختصاصی اهمیت بیشتری میدادم مخصوصا ریاضی

      9. در صورت کنکور مجدد از کدوم کتابا استفاده نمیکردین؟

      زیست جامع گاج که همون اوایل فهمیدم و کنار گذاشتمش.تو منابعم نیوردمش و شیمی پیش احتمالا خیلی سبز

      10. نظر شما درباره درس خوندن گروهی چیه؟

      تا حالا تجربه نکردم و نمیتونم نظر بدم

      11. روش مطالعه هر درس به طور خلاصه توضیح بدین؟

      ادبیات : به صورت موضوعی .این خیلی مهمه که ادبیات تو هر بخش مثلا ارایه به طور کامل خونده بشه نه سال به سال که تو هیچ یک از ازمون های آزمایشی اینطوری نیست من خودم اینطوری خوندم

      به ترتیب زمان املا و لغت از دریافت +الگو بعد ارایه دریافت و الگو بعدا زبان فارسی از دریافت و پنج بحث الگو بعد قرابت از دریافت والگو بعد تاریخ ازالگو ب نظر من این طوری صحیحه نه سال به سال خوندن یعنی دوم بعد سوم و...همچنین تمرین و تمرین و تمرین در بحث به ظاهر وحشتناک زبان فارسی

      عربی : قواعد رو سال به سال خوندم از قواعد مربوط به سال اول تا سوم به ترتیب.،،،، در کنارش متن کتاب درسی که به حدث زدن مفهوم کلی متون کنکور هم کمک میکنه و لغات اخر کتاب هم نیازه .بعدن تمرین قواعد ترجمه و تست و تمرین زیاد .

      دینی : هم که معلومه.

      زبان : تو هر تایم مثل ترتیب سوالات زبان عمومی میخوندم نکات مورد نیاز وبعد تست یعنی از گرامر تا ریدینگ و بعد تست

      زمین : اول درسنامه بعد تست

      ریاضی : اول یاد گیری و بعد تست و تست و تست

      زیست : اول درسنامه فاگوزیست و خود کتاب درسی بعد تست از الگو .من کلا سه دور خوندم زیست رو که البته باید خیلی بیشتر و چندین بار خونده بشه تا خودتون بتونید ترکیب کنید و نکته دربیارید .در نهایت هم دوران جمع بندی مرور سریع و ازمون شبیه سازی کنکور .

      فیزیک : به نظرم گاج کتاب کاملیه و با کار کردن خوب میشه به درصدای خیلی بالا رسید .البته از کتاب معجزه هم میشه استفاده کرد که شامل فرمول های تستیه .

      شیمی : اول سعی کنید تا قبل از عید همه ی مفاهیم رو عمیقا یاد بگیرید همراه باتست و بعد از عید بیشتر روی تست و بالا بردن سرعتتون کار کنید مبتکران برای دوم خیلی سبز برای سوم و پیش هم مبتکران .بعد عید م برید تو کار تس و آزمون .من خودم از ازمون فار استفاده کردم و تست هاش خیلی شبیه کنکور بود .

      12. اهمیت مشاور و مشاوره در موفقیت داوطلبان کنکور رو چطور ارزیابی میکنید.؟

      من خودم هرگز از مشاور استفاده نکردم و نظری ندارم

      13. ایا شرکت در ازمون ضرورت دارد؟

      من هیچ مؤسسه ای نرفتم وازمون شرکت نکردم البته سوالاتشونو از اینترنت میگرفتم ولی در کل تو دروس عمومی برنامه خوبی ندارن .خیلیا خودشونو وابسته میدونن به این ازمونا و فک میکنن اگه فلان ازمون نرم موفق نمیشم ولی این طور نیست .ونهایتا چون نرفتم پیشنهاد هم نمیکنم

      14. ایا در مسیر کنکور از درس و مطالعه خسته شدید چطور باهاش مقابله کردین؟

      راستش نه هرگز .چون هدفم رشته پزشکی بود ،،،انگیزه ی مضاعفی داشتم و خب باید امسال کارو به سر انجام میرسوندم .داشتن هدف باعث میشه ادم نا امید نشه

      15. چند راهکار برای افزایش انگیزه در مطالعه پیشنهاد کنید.

      خب هدفشون رو بنویسن روی کاغذ حالا شهر دانشگاه رشته و هرچی خلاصه و همیشه جلو چشمشون باشه .

      16. میزان خواب شما در شبانه روز چند ساعت بود ؟

      اوایل 8 اوخر 6

      17. تفریحات شما و مقدارش تو این دوران چ اندازه بود؟

      خب تفریحات من خیلی کم بود .گاهی اوقات بیرون میرفتم .و اینترنت که البته به جز تلگرام بلاکی که داشتم و فقط عضو کانال سنجش و موسسات بودم .البته بیشتر استفادم درسی بود ...... اگه اینترنت نبود شاید 10000 هم نمیشدم !!!!

      18. آیا از کلاس کنکور استفاده کردید؟

      خیر

      19. رفتن به کلاس کنکور رو در چه بازه زمانی مناسب میدونید ؟

      هیچ وقت!!!!!:-)

      20. در تابستان تمرکز اصلی شما بیشتر روی کدام دروس بود؟

      در تابستان تمام تمرکزم روی کار کشاورزی و مزرعه خودمان بود

      21. برنامه ریزی بلند مدت کوتاه مدت چه تاثیری در روند مطالعه و بازدهی شما داشت؟

      خیلی خیلی زیاد .اینکه از روز اول بدونید مثلا اردیبهشت سال اینده چی قراره روش کار بشه به فرد ارامش میده .همین باعث شد که من استرس نداشته باشم و برنامه خودم رو به طور کامل پیش ببرم

      22. آیا از خلاصه نویسی استفاده میکردین؟

      نه برای همه دروس .ولی مثلا تو ی درس ادبیات لغاتی که فراموشم میشد یاداشت میکردم ودر طول سال چند بار مرور میکردم .همین طور چنتا درس دیگه

      23. نسبت مطالعه دروس عمومی به اختصاصی شما به چه شکل بود؟

      30 عمومی / 70 اختصاصی

      24. نسبت تست به مطالعه چطور ؟

      50-50

      25. در مورد ساعت مطالعه تون در شبانه روز بگین؟

      8-تا10زیست 10تا 10:30 زبان 10:30تا12 ریاضی

      12تا12:30 دینی :30ت16:00 فیزیک. 16 تا 16:30 عربی 16:30تا18 شیمی 18 تا 19 ادبیات
      19 تا 19:30 زمین ..... 21تا22زیست. 22تا23شیمی هرروز همه درسارو میخوندم اختصاصی و عمومی یک در میان.البته این روش منه

      26. میزان تاثیر دروس پایه بر موفقیت شما تا چه اندازه بود ؟

      مسلما زیاد .

      27. مهم ترین توصیه شما به داوطلبانی که درسال های پایه درس نخوندن چیه؟

      اولا که تا پاییز زمان خوبی برای جبران دارن و اینکه هیچ وقت دیر نیست اگه امید باشه

      29. به نظر شما در تابستان روی چه دروسی باید بیشتر تمرکز کرد؟

      زیست و شیمی خصوصا زیست

      30. مهم ترین دلیل موفقیت شما در کنکور امسال ؟

      تلاش تلاش و اگاهی

      31. نقش خانواده و تاثیر ان بر موفقیت شما تا چه اندازه بوده؟

      خانواده مشوق خیلی خوبی برام بودن از همشون واقعا ممنونم

      32. رتبه ای که اوردین چقدر مورد انتظار شما بوده؟

      خودم حدسم 400بود ولی متاسفانه امسال همه عالم شدن منطقه 3 دیگه .ولی خدا رو شکر راضیم

      33. ایا سوالات را به ترتیب دفترچه پاسخ دادید؟

      بله .دفترچه عمومی برام شگفت انگیز بود و کل 100 سوالو طوری جواب دادم که حدود 15 دقیقه وقت اضافه اوردم . زمین 10-دقیقه ریاضی 30 دقیقه زیستو تو 35 دقیقه همه سوالاتو زدم که ..... فیزیک 30دقیقه بقیه هم شیمی و برگشت به سایر دروس .البته مجددا سراغ زیست و زمین نرفتم دیگه.

      34. مهم ترین توصیه شما به داوطلبان96؟

      ببینید هدفم از مطلبی که میخوام بگم فقط روحیه دادن
      و ایجاد انگیزه ست نه چیز دیگه.

      من خودم از بچگی چشمم مشکلی داشته که به اصطلاح بهش ایگنو س تاموس میگن که مربوطه به حرکات قرنیه چشم میشه اگرچه چشمم سالم به نظر میاد ولی بعضی وقتا واقعا اذیت میکنه من 14 سال با این مشکل کلاس رفتم و درس خوندم........خلاصه من با این مشکل و بیماریم با معدل 14 با امکانات کم ،،،،نه قلم چی نه گاج نه هیچ موسسسه ای فقط خودم و تلاش خودم به اینجا رسیدم.حالا شما که شرایط بهتری دارین به نظرتون وقتش نشده که مرد و مردونه بجنگید؟؟؟؟؟.... و بدونید اگه واقعا تلاش کنید نتیجه گرفتن هم واقعی و حتمیه شما که چار ستون بدنتون سالمه و فول امکانات هستین بهتر از اینارو هم میتونید .فقط اراده .و فقط اراده

      35. موفقیت خود را مدیون چه کس یا کسانی میدانید؟

      خدا ... خودم .... و خانواده.

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      شروع:

      02 اسفند 94, 00:11

      من معدلم 14.73 هست. رشته ریاضی. از 30 بهمن شروع کردم و رتبه زیر 300 هم میخوام و با هر کی هم بخواد شرط می بندم به این رتبه میرسم. مطمئنم




      افکار روشن:

      راجب پستتون فقط خواستم بهتون بگم ک ایشالا ک تاثیر قطعی معدل برداشته میشه و اونوقت خیلی بهتر میتونین برا رتبه ی دلخواهتون امید داشته باشید(بی تعارف بخوام بهتون بگم اگه تاثیر قطعی معدل بمونه واقعا کارتون خیلی خیلی خیلی سخت هست برای رتبه ی دلخواهتون)

      ولی داداش من اگر تاثیر معدل به صورت قطعی هم باشه بازم رتبم زیر 300 میشه. باور کن. من بخوام میتونم. تجربه کار سخت داشتم. حالا کارنامه کنکور آزمایشی میذارم و آخرشم کارنامه کنکورمو میذارم. سر یک شیشلیک هتل عباسی هم باهات شرط میبندم. بعدشم تاثیر معدل باشه 25 درصد هم مگه چقدره؟ 14.73 میشه تقریبا 0.75 از 20 نمره.

      من شک ندارم رتبه زیر 300 میشم. یعنی حتی از اینکه 2+2 میشه 4 هم بیشتر مطمئنم که رتبم زیر 300 میشه. چون 2+2 در 99% مواقع 4 میشه ولی 1% هم ممکنه 10 یا 11 بشه. ولی من 100% رتبه زیر 300 میشم.

      من دقیقا طبق برنامه خودم جلو میرم. مشاور کیلویی چنده. یک سری آدم هستن این مشاورها مثل جراح زیبایی میمونن که هی میخواد بگه اینجاتم عمل کنی خوبه ها. یکجورایی میخوان آدم رو وابسته خودشون کنن. فکر کنی یا طبق نظر اون باید بخونی یا موفق نمیشی. حالا اگه از اون وسواسی ها باشی که بری پیش چند تا مشاور، میشی مثل این پیرزن هایی که همیشه یک کیسه دارو دسشونه. یک خروار برنامه درسی و توصیه روانشناسی میکنن بهت که میبینی یک ماه گذشت و تو هنوز داری دنبال بهترین شیوه درس خوندن میگردی.

      من خیلی راحت و با کمی محاسبه ریاضی و مهمتر از همه شناخت کاملی که از خودم، تواناییم و نقاط ضعفم دارم و با توجه به وضعیت خانواده و رفت و آمدم ، برنامه ی بهینه رو واسه خودم تنظیم میکنم.
      مثلا من میدونم که 20 فروردین کنکور جامع پایه تا درسای سال سوم دارم. پس تا اون موقع باید همه درسای تا سال سوم رو ببندم. خوب حالا چون من 30 بهمن شروع کردم و این وسط هم چند روز تعطیلی واسه انتخابات و عید دیدنی دارم واسه خودم 45 روز در نظر میگیرم. دو تا درسو مثال میزنم.

      دین و زندگی رو از گاج نقره ای میخونم. 16 درس سال دوم و 16 درس سال سومه. پس من اگه تو این 45 روز 13 روزشم نتونم به دلایلی دینی بخونم، باز تو 32 روزه باقی مونده میتونم یک دور تموم کنم و این یعنی درصد بالای 50 تو جامع سنجش. حالا تو 2 هفته بعدی هم دینی پیش رو تموم میکنم و تا کنکور اصلی هم دو بار دوره میکنم و این یعنی درصد بالای 75. حالا این وسط مشاور چی کاره هست؟

      مثال بعدی هم شیمی. من تو 6 روز شیمی 2 و تو 6 روز شیمی 3 و تو 8 روز شیمی چهارم رو جمع میکنم و بعدش تست. یعنی 20 روز خوندن کتاب و جزوه. 20 روز هم تست. 5 روز هم میگم به دلایلی نتونم شیمی بخونم. چون شیمی سوالاش تو این دو ساله ترکیبی اومده، اول شیمی هر سه سال رو میخونم بعد میرم سراغ تست. حالا باز به من بگو این وسط مشاور سیری چنده؟

      ببخشید طولانی شدا.
      من چون هنوز سر حال هستم و میخوام به درس خوندن ادامه بدم، فعلا گزارش کار نمیدم. میذارم وقتی خواستم بخوابم فعلا شب همگی توپ

      من تاثیر قطعی و مطعی و مثبت و منفی سرم نمیشه. من رتبم باید زیر 300 بشه و 100 درصد میشه. حتی اگر تاثیر معدل رو 30 درصد و به صورت قطعی هم کنن، بازم من زیر 300 میشم. فوقش یکمی شبا بیشتر بیدار میمونم تا درصد هامو ببرم بالاتر تا جبران معدل بشه. شده تو کنکور هر درسی رو از 100 درصد 150 درصد بزنم اینکارو میکنم تا پوزه سازمان سنجشی ها رو به خاک بمالم. اگه قرار باشه 4 تا پیرمرد زوار در رفته تو سازمان سنجش بخوان رتبه و آینده منو تعیین کنن که من اسممو به جای افشین باید بذارم مموش.

      رتبه 3000 منطقه 1میشه حدود 6000 کشور. یعنی واقعا فکر میکنی 6000 نفر هست که از الان تا کنکور حسابی بخون؟ عمراً. یک چرخی تو تاپیک های انجمن بزن. متوجه میشی بیشتر دوستان هنوز درگیر این هستن گاج بهتره یا خیلی سبز، یا اینکه dvd کدوم استاد رو نگاه کنی بهتره، یا تاثیر معدل چی میشه آخر، و یا واسه انرژی گرفتن دعای جوشن کبیر و زیارت عاشورا بخونی تاثیرش بیشتره یا آهنگ شاد گوش کنی، و یا امسال حدس میزنی چه درسی سخت و بیاد و از این حرف ها.
      خلاصه با تضمین بنده شما استارت بزن، برنامه داشته باش، انگیزه ایجاد کن. اگه رتبه زیر 3000 که سهله، زیر 1500 نشدی، تف کن تو صورت توکلی. والا

      داشتن هدف های کوتاه مدت:
      تصمیم دارم جامع 20 فروردین عربی رو بالای 60 بزنم. اینجوری اعتماد به نفسم میشه اعتماد به سقف و کلی جلو می افتم. واقعا چی هستن این درسا که ما نتونیم؟ والاااا.... نه جداً ریز میبینمشون

      انگیزه بالا:
      انرژی همچنان کاملا بالا و در حال فوران هست. تا شب میخوام کلی دیگه بخونم. آهایییییییییییی سنجششششششششششش ..... خودتو آماده کن که میخوایم بترکونیمت. هیچییییی نیستی هیچیییی. نه خودت و نه کنکورت و نه طراحای درب و داغونت.


      خوبی ماها که تازه شروع کردیم اینه که انرزی داریم و خسته نیستیم. باور کن من یک مشکلم اینه که شبا میرم تو تخت خواب باز میبینم انرژی درونی نمیذاره بخوابم. پا میشم یک چند صفحه دیگه بخونم بلکه خوابم ببره.
      کنکور مثل یک سوسک هست که بعضیا بیخودی ازش میترسن. کافیه پاتو بذاری روش و لهش کنی
      کف کفشم میخوام بنویسم کنکور که همیشه زیر پام باشه

      یک آبی بزنی به صورتت و به خودت بگی باید بخونی قضیه تمومه. انرزی منرژی ندارم هم که کلاً کشکه و دست خود آدمه. من اگه با یک دختر خانم زیبا قرار داشته باشم برم کوه،شبش 3 ساعت هم که بخوابم، صبحش ساعت 5 عین قرقی با انرژی ماورای بنفش از جا پا میشم. ولی همینجوری اگه بخوام ساعت 5 پاشم، فرفر میخورم. پس انرژی موجوده. فقط باید تکونش بدی بیاد بیرون.(از این مثالش خیلی استفاده کرده)

      من چون دیر شروع کردم، مجبورم خودم رو کمی تحت فشار بذارم و با بدنم قرار گذاشتم این 4 ماه جور منو بکشه و بعدش من تلافی میکنم واسش. در هر صورت به دلیل کمبود وقت، تو این 4 ماه، من مجبور هستم در همون زمانی که درس میخونم، سم زدایی(خواب) هم انجام بدم. ضمناً من روزی 5 تا 6 ساعت میخوابم. یعنی 2 تا 90 دقیقه و 1 دو ساعت حداقل و گاهی 3 تا 2 ساعت. پس فکر نمیکنم مشکلی پیش بیاد تو 4 ماه. بعد از کنکور 1 هفته کامل سم زدایی میکنم تا کاملا سر حال شم.
      بعدشم من اگر ببینم که بدنم کم میاره سریع برنامه رو تغییر میدم. اما ظاهراً این برنامه به بدن من ساخته و هر روز سرحال تر میشم.

      داشتن حس خوب:
      ایشالا که هممون میترکونیم.

      تونستن که 100 درصد میتونی. ولی خوب باید قیمت چیزی رو هم که میخوای بپردازی. یعنی عقب افتادگی تو با تلاش مضاعف و منظم جبران کنی. و خوبیه این ماه های نزدیک کنکور اینه که مثل بازی تو خونه ی حریف، هر بردش 2 امتیاز داره. یعنی ارزش یک ساعت خوندن تو این ماها برابر 2 یا حتی 4 ساعت خوندن تو ماه های دور از کنکوره. چون اولا تو ماه های دور کلی از چیزایی که میخونی رو یادت میره، دوماً چون فاصلت با کنکور زیاده فشاری روت نیست و خیلی کند میری جلو. ضمنا به دلیل اینکه تازه نفسی و استراحتتو کردی، میتونی سریعتر از کسایی که از تابستون دارن میخونن پیش بری
      پس اگه بخوای 100 درصد پزشکی دانشگاه تهران قبولی. حالا 1 در میلیون خیلی بد شانسی بیاری و سر جلسه کنکور سرت درد بگیره و از این حرف ها، ته تهش مثلاً میشه پزشکیه بهشتی. آره پس چی؟ با تلاش و پشت کار و تمرکز میتونی کنکور رو از وسط شقه کنی.
      فقط داداش وقتی ایشالا پزشک شدی، این شب و این پست رو یادت باشه و یک ویزیت مجانی منو مهمون کن اینو کاملا جدی گفتما



      اضطراب؟ نگرانی؟ برای کنکور؟ خنده داره جداً. واقعا باید اجازه بدیم این سوسک کثیف به ریش ما بخنده؟ در حالی که فقط کافیه پاتو بذاری روش و لهش کنی؟
      آخه خواهر من، خوب وقتی سوالای قلمچی رو نمیخونی معلومه که نمیتونی جواب بدی. خوب بابا لامصب تو با خونسردی بخونشون، اگه نتونستی جواب بدی بعد بیا اینجا مطرح کن. وگرنه وقتی میگی تسلیم هستی و 10 هیچ به آقا سوسکه باختی، چه انتظاری داری خوب؟ جلو یک بچه 4 ساله هم تسلیم بشی کتک میخوری ازش.
      آخه داداشه من تو که از الان خودتو حتی در صورت قبولی یک مهندس بیکار میبینی، و میگی امکان نداره زیر 1500 بشی، واقعا چه انتظاری داری؟ اصلا انگیزه واست باقی میمونه؟ والا این روحیه رو به نهنگ تزریق کنی، جلبک میشه.
      بقیه دوستان چیه مشکلشون؟ واقعا فصل بهار آدم خواب آلود میشه؟ هوا ابریه؟ کمی سرما خوردی؟ مهمون بازی نمیذاره بخونی؟ مشکل خونوادگی داری؟ تو خونه تون سر و صدا هست؟ تموم شد بهونه هات؟ یا بازم هست؟ بابا جمع کنید این حرفها رو. یعنی 3 ماه و نیم دیگه نمیتونی خودتو جمع و جور کنی؟ اینو میخوای بگی؟ لابد اگه جای من بودی که تازه یک ماه پیش استارت زدم، روزی 2 تا سکته میکردی و شبی یک غده سرطانی تولید میکردی. آقا چرا پس من خوابم نمیگیره؟ یعنی فقط شهره شما بهار هست؟ اینجا زمستونه؟ بابا خونه ما هم سر و صدا هست. پنبه مخصوص گوش خریدم میذارم تو گوشم میشه مثل کتابخونه. خونه ما هم مهمون میاد. مثل یک جنتلمن پا میشم 15 دقیقه پیششون میشینم. عیدیمو میگیرم آجیل و میوه میخورم و عذر خواهی میکنم و میگم کنکور دارم و ایشالا سال دیگه کلاً در خدمتتون هستم و میام تو اتاقم. دیگه چه مشکلی داری؟ عاشق شدی؟ به قول شاعر گشنگی نکشیدی که عاشقی از یادت بره. جیشِت نگرفته که جفتش از یادت بره. والا به خدا
      بابا باور کنین اگه عوض اینهمه بهانه و ایراد و چه کنم و چی بخونم… بشینی درست و حسابی بخونی قضیه کلاً جمع شده رفته. بابا نمیخواد فکر این باشی کدوم منبع بهتره. هر منبعی داری بخون. تو بخون هر جوری و از هر چی که دل تنگت میخواد بخون. وقت نداری؟ عقبی؟ فقط تستای سراسری رو بزن. هر وقت ما تو این تاپیکا یک دوری زدیم دیدیم اکثراً درگیر هر چیزه فرعی هستن. جز اصل درس خوندن. بچه ها ورزشم بکنم؟ بچه ها مدیتیشن جواب میده؟ دوستان میخوام 10 ساعت بخونم 3-4-3 بخونم یا 2-4-4؟ سیب رو با پوست بخورم یا 4 قاچ کنم موقع درس خوندم؟ آجیل مغز رو باز میکنه؟ یادتون باشه با نماینده های مجلس حضوری راجع به معدل صحبت کنین. لقمه خوبه یا خیلی سبز؟ قرص محرک حافظه جواب میده؟ داروخونه بدون نسخه دارو میده؟
      بعضیا هم که کاملا رفتارشون سینوسی هست. اول عید میگن بچه ها ساعت مطالعه بذاریم و من میخوام درسا رو بترکونم. 4 عید میگن دیگه بریدم. آقا سینوس و کسینوس نباشید. تانژانت باشید که مشتقش همیشه مثبت هست و نمودارش همواره صعودی. عاقا بیاین قرار بذاریم که این 115 روز باقیمونده روحیه منفی رو در صفر ضرب کنیم، روحیه مثبت و انگیزه رو به توان برسونیم. از نا امیدی و یاس لگاریتم بگیریم و افکار منفی رو ببریم زیر رادیکال و در نهایت کنکور رو تقسیم بر بینهایت کنیم تا تبدیل به صفر بشه که واقعا هم هیچی نیست این کنکور. میفهمی؟ هیچییی. پس آقا جون یا علی بگو و بلند شو
      وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم ---- دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم

      جذب افرادی که مسیرشون باشما یکیه:


      با یکی از بچه های همین انجمن هم هماهنگ کردیم که یک برنامه ای رو هر روز تعیین کنیم و تا انجامش ندادیم نخوابیم که تا اینجا خوب پیش رفته. شبا هم از هم دیگه سوال میپرسیم و اگه کسی نتونه جواب بده تنبیه میشه. ر

      تمرکز بالا:

      یک هدفی تعیین میکنم. مثلا فیزیک 3 فصل 1. بعد یک زمان معقول واسش در نظر میگیرم و تا تموم نشده از جام جم نمیخورم. معمولا هم تو همون

      زمان یا یکم اینور اونورتر تموم میکنم. بعدش یک مقدار استراحت میزنم به تن تا میزون شم.

      مهم اینه وقتی داری میخونی 6 دانگه حواست به درس باشه و موبایل سایلنت یا خاموش و پای تلفن هم بسپاری صدات نکنن و خودتم یهو نری تو خیال. یعنی وقتی داری میخونی سیاست، عشق و عاشقی، خاطرات گذشته، عقده های فروخورده و …. همه و همه تعطیل. اگه زمان مشخص نکنی وسط درس خوندن یهو میبینی رفتی لس آنجلس کنار دریا

      تا امروز دقیقاً مو به مو برنامه درسیمو اجرا کردم. تمام درسا تا سال سوم رو یکبار خوندم و الان در حال تست زدن و دوره هستم. روزانه حداقل 11 ساعت مطالعه مفید دارم و هر چی به کنکور نزدیک میشیم احساس میکنم در بدنم یک راکتور اتمی داره فعال میشه و میترسم تا موقع کنکور خود راکتوره هم جوش بیاره. یعنی فقط میخوام این روز کنکور برسه. یعنی این برگه سوالا رو بذارن جلو من تا به 8 قسمت مساوی تقسیمش کنم و هر جلزه گوشتشو جلو یک خورشید کباب کنم. یعنی میخوام بهش بگم
      مرا مادرم نام مرگ تو کرد ------- زمانه مرا پتگ ترگ تو کرد

      میگم خوندم یعنی اینجوریاس که اختصاصیا رو یکجورایی انداختم تو چرخ گوشت و الان دارم باهاشون کوفته قلقلی درست میکنم و بهتون قول میانگین بالای 60 درصد رو میدم. (شرطم میبندم سر زندگیم) ولی ادبیات کمتر. فکر میکنم میانگین 40 درصد بشه. البته به جاش زبان بالای 80. یعنی الان قادرم این پست رو به انگلیسی هم واستون بنویسم.
      به عبارتی بنده با 30 روز درس خوندن تا الان و کلا 48 روز تا جامع اول سنجش، تونستم خودمو از صفر کلوین به 60 درصد تا سال سوم برسونم که به نظرم عالیه. گفته بودم که نمیخوام خودمو درگیر بحث بیمورد و حاشیه کنم. میدونم باز دوستان منفی باف پیغام میدن که هر وقت کارنامه سنجشتو گرفتی بیا حرف بزن و از این حرفا. ولی بنده همینجا ضمن تبریک عید به همه دوستان منفی باف و ضد حال عرض میکنم که روز 20 فروردین با کمال احترام و مهربانی کارنامه خودمو محکم و با کمال قدرت میکوبم تو سرتون که برین اونجا که کنکور و اشکبوس رفتن. روز 20 فروردین با دیدن کارنامه بنده:
      همی کند سودابه از خشم موی ------ همی ریخت آب و همی خست روی (سودابه همین ضدحالای منفی بافن)

      رسیدن به هدف کوتاه مدت و افزایش انگیزه:
      خوب دوستان این کارنامه من.

      نتیجه فقط 50 روز درس خوندن. شاید بگید که خیلی هم چیزه خاصی نیست. قبوله. ولی یادتون باشه که من بعد از 2 سال دوری از درس از صفر مطلق شروع کردم و فقط 50 روز (در واقع 48 روز) درسیدم. برای خودم نتایج عالی بود. من انتظار درصدای حدود 60 داشتم که هم ریاضی و هم فیزیک بهتر نتیجه گرفتم. سوالای ریاضی هم چندان آسون نبود. درسته شیمی یکمی حالمو گرفت، ولی خوب با دوستام هم که صحبت کردم همه میگفتن که شیمی سوالا خیلی سخت بوده. بنابراین شیمی هم خیلی بد نیست. آزمون بعدی 2 تا مداد B6 میبرم که به شیمی کنکور هم مجال نفس کشیدن ندم. عربی هم که توضیح دادم که یک اشتباه کردم و وقت کم آوردم یکمی.
      در هر صورت بنده 3 تا مطلب میخواستم بگم. اولا همونطوری که گفتم، باید در تعیین هدف یک مقدار نرمش داشت. بنابراین من با توجه به اینکه به احتمال زیاد تاثیر معدل هم مثبت میشه، و با در نظر گرفتن نتایج این آزمون، با قاطعیت هر چه تمام تر اعلام میکنم که از این به بعد هدف من رتبه زیر 200 هست و نه زیره 300.

      دوماً به دوستانی که فکر می کنن تو این مدت کم باقی مونده نمیشه خودتو به کنکور بروسونی عرض میکنم که ببینید با فقط 48 روز درس خوندن هم میشه نتایج خوبی گرفت. پس بجنب داداش. وقتو هدر نده که این روزا واقعا وقت طلاست.

      سوم دوستان عزیز منفی باف که همواره بنده رو تو پیام خصوصی مورد لطف و محبت قرار میدادن، فقط میخواستم بهشون بگم: سلام ‼‼
      بنده هم میرم مرحله دوم عملیات کنکور رو شروع کنم. تا 3 هفته دیگه باید کل درسای پیش رو بخونم و ضمنا درسای پایه هم دوره کنم. کار سنگینی هست. ولی من سوسکش میکنم. من حتی اگر تا 3 هفته دیگه درصدای فیزیک و ریاضیم افت کنه و برسه به 60 درصد، باز هم راضیم. چون کنکور بعدی جامع هست و یکجورایی مشابه کنکور اصلی. بعد از اون، 74 روز هم وقت خواهم داشت تا درصدای خودم رو از 60 برسونم به بالای 75 تا 80 درصد که رتبه زیره 200 (هدف جدید) رو واسم به ارمغان میاره.
      واستون از پیشرفت درسیم گزارش میذارم. فعلا خداحافظ همگی. من رفتم استارت پیش دانشگاهی رو بزنم.




      نتیجه تلاش :
      سلام دوستان گلم. ایشالا که همگی نتیجه تلاشتون رو گرفته باشید و کارنامه تون از اون چیزی که انتظارشو داشتید، بهتر بوده باشه. من هم عربی و شیمیم بهتر از اون چیزی شد که انتظارشو داشتم. اما انقدر همه گفتن امسال سخت بوده کنکور ریاضی که فکر میکردم رتبه زیر 50 هم ممکنه بشم که نشد که بشه.
      خوب من به دلایلی با اجازتون رتبه دقیق نمیگم خدمتتون اما رتبم هشتاد و خورده ای شد و رتبه کشوری هم زیر 150 شدم.

      اینم کارنامه نهاییشون :

      پ.ن:تو این بین بودن کسایی که دوست داشتن افشین و بقیه رو ناامید کنن
      کسایی هم بودن که دائم تو فاز منفی بودن و نتیجه شو هم دیدن !
      کسایی هم بودن که فازشون مثبت بود و من میرسم به چیزی که میخوام ولی تلاشی واسش نکردن و نتیجه شم دیدن
      پس انگیزه در کنار تلاشه که معنی پیدا میکنه.

      گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید ____ هیچ راهی نیست کان را نیست پایان، غم مخور

    8. Top | #8
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نفر بعدی خودم (یعنی همین من استارتر تاپیک!)
      البته من رتبه ام در حد روزانه و زیر 1000 و این حرفا نیس اما خب
      من رتبه 3445 منطقه دو
      مهر تا اواسط آبان روزی 7ساعت میخوندم
      بعد دیگه کلا درس خوندنم شد یک روز بخون یکماه نخون
      از خرداد دوباره شروع کردم تا هفته اول تیر (کنکور 8تیر بود) روزی 7ساعت خوندم
      اینم شد نتیجه ام که در حد پزشکی و دندان آزاد و مازاد و پردیس+دارو سراسری هست

    9. Top | #9
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      جوخه ی انتحاری
      فیلمشو دیدین؟
      یسری خرابکار و آدم بده قصه ها که دنیا رو نجات میدن..کارایی میکنن که از نظر بقیه غیرممکنه...یه افسونگر و اهریمنو شکست میدن با اینکه بنظر غیرممکنه
      چرا؟....چون کارشونو حرفه ای انجام میدن ...براشون غیرممکن تعریف نشده ...همش خوشحالن اصلا اهل ناراحتی نیستن...مهمتر همه با هم یه اکیپن و کمک حال هم...گاهی وقتا یه عضوش ناامید میشد اما بقیه میکشیدنش بالا
      آخرش چی شد
      نتیجه اون همکاری شد رسیدن هرکدومشون به اهداف خودشون
      کسی ضرر نکرد .
      ماموریت با موفقیت انجام شد

      همیشه جذب شخصیت منفی فیلما میشم..چون هم کارشون حرفه ای تره هم اون جو صمیمی و دوستی که بین اونا هستو آدما خوبا ندارن

      دوستم ما الان حکم همون آدم بدا رو داریم منتهی تو زمینه کنکور
      اهریمن جلو ما چند ورق کاغذه و چندین تا چهار گزینه
      وقت تنگه از نظر بقیه غیرممکنه

      بیاید ما هم جوخه ی انتحار کنکوری بشم
      همه میگن غیر ممکنه...به جهندم!
      برای خدا غیرممکنی وجود نداره شاید اینبار خدا بخواد اینبار تو وسیله اش باشی برای نشون دادن یه معجزه
      یه معجزه از جنس کنکور

    10. Top | #10
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      چشماتو ببند...

      بستی؟؟؟

      تصور کن که الان شب قبل از کنکوره.کلی از درسا رو اصلا نخوندی . خیلی میترسی از اینکه به اون هدفی که داشتی نرسی .

      ساعت ۱۰ شده . کم کم باید بخوابی تا صبح خابت نگیره .میری بخابی . اه ه ه ه . کلافه شدی خوابت نمیبره .

      با خودت زمزمه میکنی . حالا فردا چیکار کنم؟؟؟ بعد از کنکور با چه رویی برگردم خونه؟؟ فامیل نمیگن این همه تلاش کرد آخرش چی شد؟؟؟

      وای دارم دیوونه میشم ...

      بلند میشی . خواب از سرت پریده و هزارتا فکر و خیال تو سرته . خدایا خاهش میکنم کمکم کن . چشم امید مامان و بابام به من بود . خیلی برام زحمت کشیدن . به همین راحتی نا امیدشون کنم؟؟؟

      وای نه . چطور بهشون بگم خراب کردم؟؟ چطور؟؟؟ مطمئنم که حسابی ناراحت میشن .

      دوستامم که بهم میخندن نه؟؟؟ولشون کن اونا که مهم نیستن اما غم مامان و بابا رو نمیشه کاریش کرد .

      حالم از خودم بهم میخوره . خیلی وقت داشتم چرا تلف کردم؟؟؟

      خدایا آرزو میکنم که فقط ۱ ماه برگردم عقب ؛ خواااهش میکنم ، فقط ۱ ماه ، میخام این ۱ ماه رو با تمام وجود جبران کنم .

      اما افسوس که دیگه کار از کار گذشته ……..

      اشک توی چشمات جمع میشه و با گریه خوابت میبره ...

      حالا چشماتو باز کن .





      آرزوت برآورده شده . بنظر من این بزرگترین شانسته که بتونی از افتادن اتفاقی که یه گوشش رو برات توصیف کردم درس بگیری ...

      اینطور نیس؟؟؟

      6 ماه وقت داری . خییییلی قدرش رو بدون

      به این راحتی آیندتو خراب نکن . برای زندگیت بجنگ ...

      و به آیندت امیدوار باش ...

    11. Top | #11
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      این لحظه رو همیشه به یاد داشته باش

      شمارش معکوس تا نتایج اولیه کنکور سراسری 97

    12. Top | #12
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      ازت میخوام یکم به عقب تر فکر کنی / اگه فارغ التحصیل هستی ، یادت میاد از چند ماه مونده به کنکور پیش خودت گفتی که میذارم برای سال دیگه به قول معروف مشتی و درست و حسابی می خونم . پس کو ….؟ شا چطور / یادت میاد برای خودت رفتی چندتا کتاب تست خریدی و دنبال بهترین کلاس و مدرسه و استاد بودی… به غیر از صفحه اول بقیه اش رو خوندی ؟ الان فیکس با کلاس داری پیش میری و جا نموندی و کارت به کپی کردن جزوه از تخته نکشیده ؟ دفتر برنامه ریزیت کجاست ؟ اون اول تیری که قول دادی بخونی چی شد ؟ بذار یکم بیشتر برم به گذشته /// شما دوست عزیز یه سری به کتابخونه ات بزن … همون کتابهایی که برای کنکور دوسال پیش خریدی رو بیار بیرون … خودت و خدات … آکبند هست یا نه ؟ میگن انقدر بد بین نباش . چشم … میام این طرف بازار / شمایی که دست و پا شکسته خوندی و دو تا آزمون هم دادی … تو هم خودت و خدات … سر جلسه آزمون روز جمعه نگفتی برای آزمون بعدی میترکونم و فول میخونم … این آزمون هیچی ؟ گفتی یا نه ؟ ؟ چند روز اراده کردی که اون صبح دل انگیز از راه برسه و تو خودکار مثل ربات بری سراغ خوندنی که همیشه خیالش رو می کردی … چند تا شنبه گذشته … چندبار با خیال فردا شب سر رو بالش گذاشتی ولی فردا همه کار کردی به غیر از اونی که دیشب تو فکرش بودی …به نظرت از اول تابستون تا حالا تکراری نگذشت ؟ اگه جز اون زرنگ ها هم بودی خودت میدونی که هنوز بعضی از درس ها میترسی و درست و حساب به سراغشون نرفتی / نگاه کن … تو درسی که بهش علاقه کمتری داری چقدر پیشرفت کردی ؟ چند بار موقع خوندن به فکر سال دیگه و رتبه و نمره و رشته و دانشگاه و بقیه بچه ها و …. بودی و درس و کنار گذاشتی و رفتی تو خیال . چند بار شد که به همه برنامه هایی که اول صبح رو ریختی برسی و تغییرش ندی و از کمیت و کیفتش نزنی . یادت میاد چقدر کند کار میکردی و اتلاف وقت داشتی ؟ یه ناهار خوردن یک ساعت طول میکشید ؟ خوب یادمه که اگه صبحت رو از ساعت ۸ شروع نمی کردی اون روز برات یه روز بد تلقی میشد و روزی بود که نشد اون چیزی که تو ذهنت بود … فقط به خاطر ۲ ساعت خواب بیشتر … نگفتی یه اخبار ورزشی نگاه می کنم و میرم سراغ کتاب ولی نفهمیدی چی شد که یه سینمایی هم اومد بهش چسبید . ماه رمضون هم که نگو …. سحری خوردن از هزار تا قرص خواب آور بدتره و کی میتونست بعد از سحری مطالعه کنه . بیا با هم چرتگه بندازیم … برو ماشین حسابت رو بیار تا ببینیم چقدر عقب افتادیم … به عبارتی هفتاد و چند روز و …. چند ساعت میشد ازش مطالعه استخراج کرد ؟ چند تا کتاب رو میشد بست و تموم کرد . الان چقدر با هدفت فاصله داری ؟ میدونم که تا حالا خیلی با خودت خلوت کردی و رو کاغذ سفید و درون دلت با خودت عهد و پیمان بستی که تغییر کنی و این حرفهایی که زدم یه خرده بیشتر و کمتر همه حرفها و حال و روز این روزهای اکثر شماست .
      تو هم مثل من عقب موندی…؟

      بچه های عزیز / الان وقتش هست . هر کسی که تا حالا و به هر نحوی از ترن کنکور جا مونده … این ایستگاه برای سوار شدن عالیه . باور کن که الان و نه هیچ وقت دیگه ای … حتی اگه این مطلب رو چند روزی بعد از تاریخ انتشارش داری میخونی … باور کن که برای رتبه ۳ ، ۲ و حتی تک رقمی شدن هنو هم دیر نشده … یه شرط داره … شرطش اینه که تو بخوای تغییر کنی / تغییر اسمش برات آشناست و تا حالا هزار بار خواستی اما نشده … ولی اینبار فرق داره …. ازتون میخوام که هر کجا که هستید به این خیل جمعیت متصل بشید و همه با هم انرژی ها تون رو برای تغییر رو هدفی مشترک متمرکز کنید . یه تغییر اساسی و برای تغییر یک نتیجه کلی باید روی جز به جز زندگی تمرکز کنی و سعی کنی که همه چیز رو فقط و فقط در جهت هدفت قرار بدی و نه چیز دیگه ای … غرق در هدفت شو … باور کن که چیزی تغییر نکرده و عوض نشده … تو همون آدمی با همون افکار بزرگ و اهداف عالی … چرا که نتونی به اونا برسی … قبول دارم الان کمی سستی کردی و عقب افتادی … ولی کی گفته که دیگه همه چیز تمومه …. اگه تو آدم دیگه ای باشی و بتونی که از همه نیروهای ماورایی جهان خلقت استفاده کنی میتونی همه چیز رو عوض کنی یادت ، تک تک شما عزیزان همون کسانی بودین که موقعی که دبیر تو مدرسه می خواست ازتون امتحان بگیره جفت دستاتون رو میذاشتین رو گوشتون و با کسی کاری نداشتی و تو اون چند دقیقه معرکه مطالعه میکردی و یکدفعه تو ۱۵ دقیقه یک درس رو کامل با جزئیات تموم می کردی … یادت میاد تو اون یه ربع زنگ تفریح تا نیم ساعت ، چهل دقیقه راه مدرسه چقدر دقیق و با سرعت خودت رو برای امتحان آماده می کردی و اتفاقا نتیجه هم می گرفتی ، با شرایط کاری داشتی .. میگفتی الان چه جوری بخونم و کی استراحت کنم و تمرکز ندارم و شلوغه و محیط خوب نیست و منبع مطالعاتیم فلان نیست و ؟ ! … یه لحظه چشمات رو ببند … فقط فکر کن که همین الان نه کاری داری با روز هفته و نه تاریخ و نه ساعت و نه ….. فقط تو ذهنت ببین که داری میری به سراغ مطالعه … ببین داری چی کار می کنی .. تست میزنی … می خونی … ؟ از کدوم کتاب و درس … الان ساعت چند شده …؟ خسته ای یا هنوز داری ادامه میدی … آفرین … قدم به قدم داری به هدفت نزدیک میشی یا نه ؟ عالیه … همینه //// ما تو خونه یه بچه کوچیک داریم … یه گیم براش خریدم و تو اون یه بازی داره که میدونم الان بگم همطون اونو دیدین … یه سری اشکال هندسی نامتقارن از بالای صفحه میان پایین و باید با چرخاندن اونا رو طوری قرار داد تا فضای خالی کمتری بینشون ایجاد بشه و اگه در امتداد یک خط راست قرار بگیرن به عنوان امتیاز اون ردیف پاک میشه و اگر بی دقت باشی … اشکال روی هم تل انبار میشن و میرن تا بالا صفحه و شما می بازید …. همین بازی اینجا هم مصداقش دیده میشه …. اگه کاری نکنی و دست رو دست بذاری … کم کم زمانت میره بالا و بالای صفحه و سوختن میرسی ولی حالا که فقط چند ردیف اول رو خراب کردی … میتونی با ساختن عاقلانه بقیه کم کم عقب افتادگیت رو جبران کنی و برسی به وقتی که اصلا انگار عقب موندگی نیست … فقط خوب گوش کن … یکم عجیب و غریب هست ولی اگه میخوای بسم الله …. با احترام به نظر همه مشاوران که در این زمان به داوطلب که شما باشی درس خوندن نرمال رو پیشنهاد میدن در حدود ۶ ساعت ؛ ما اینجا میخوایم یه کار ویژه بکنیم … برای چند روز یه جور دیگه زندگی کن ….درس بخون … نه بگو از چی و نه من میگم … متنوع بخون … از هر درسی که دوست داری … فقط تک درس نخون … چند تا درس انتخاب کن …. فکر کن اومدی تو یه غار … و از همه دنیا فارغ شدی …
      تو هم مثل من عقب موندی…؟

      کاری به چیزی نداشته باش … نه بازی و نه شیطنت نه تلفن و نه رمان و اینترنت گردی و خیابون گردی … میخوایم با هم بریم به یه مراسم ویژه . اسمش هست احیای درون خفته …. حالا در اون پروسه تا میتونی درس بخون … چند ساعت نگو … گفتم تا میتونی … خوابت میاد برو بیرون قدم بزن … آب سرد بزن به صورتت … پاهات رو بکن تو لگن آب یخ و هر راه دیگه ای که بلدی برای بیدار موندن …. گرسنه که میشی نپر به سمت یخچال … بذار گرسنه بمونی … از ۲۴ ساعت ۲۵ ساعت درس بخون … الان چیزی سوال نکن … گفتم فقط بخون … تست بزن … تمرین کن … از دروس متنوع … بدون برنامه ؟؟؟؟ آره بدون برنامه … تست آموزشی و سنجشی و زمان دار و خلاصه نویسی و …. نداریم …. منبع خوندن مهم نیست /// اصلا و ابدا به چیزی فکر نکن …. شب میشه بشه … همه خوابن … باشه … یه گوشه ای از اتاق …یه نور گوشیت که هست دیگه انشاا…. . بازهم داری سوال میکنی احساس می کنم ! نه مطالبق بودجه بندی آزمونت هم نخون … پیرو هیچ قاعده ای نباش … ولی اونایی که میخونی … با تراکم و فشار زیاد بخون … نذار حواست به چیزی پرت بشه … به خودت بگو سه روز فقط و فقط کارم همینه و با چیزی و کسی کاری ندارم …. باید بتونی یه فصل رو ۵ ساعته جمع کنی … مثل شبهای امتحانی که اساسی جا مونده بودی … یادت میاد ۱۰۰ صفحه جزوه رو ۴ ساعت میخوندی … همون جوری ….بذار چشمات خسته بشه / دستت و پاهات و کمرت خستگی رو احساس کنه / خواب رو به کارهات ارجحیت نده … تنها موقعی بخواب که جسمت داره رو کتاب ها می افته / از همین الان ذهنت رو برای این کار آماده کن . در حین کار به خصوص در آخرای شب چند تا نفس عمیق بکش و به خودت رجوع کن … آیا امروز تلاشت جز بهترین ها بوده یا نه ؟ به خودت بگو کی این موقع شب بیداره و داره درس میخونه …. باور کن که فقط خودت و معدود ستاره های آسمون بالای سرت . بذار نفس هات به شماره بیفته … بذار خاک روی کتاب های اتاق زدوده بشه … کم کم احساس کن که این آدم تو هستی و نه قبلی و در آخر شب با افتخار یه ساعت مطالعه باور نکردنی رو تو دفتر ذهنت ثبت کن و از خدا بخواه که راه استفاده از توانایی هات رو بهت یاد بده . پس تو توانایی حرکات جهشی رو داری …. تو میتونی کاری کنی که از اول تابستون داشتی به خاطرش دس دس می کردی و از زیرش فرار می کردی رو انجام بدی . تو دنیا سیگنالها و علائمی وجود دارن که میگه بیا … شروع کن … تو میتونی و علائمی بسیاری هم برای خرده گیری و برجسته کردن نقاط ضعف که نه نمیشه و …. این ما هستیم که انتخاب می کنیم با کدوم یک از اونا پیش بریم و پلان و برنامه ذهنی خودمون رو بر کدوم اساس بچینیم . طوفانی شروع کن و ایمان بیار که این تو هستی که این کار خارق العاده رو انجام دادی …. بعد کم کم به سمت دروسی برو که در اونا از نظر پایه یا مهارت قبلی پیشینه خوبی داری … متوسطهای خودت رو تا به حد عالی برسون … بعد بهش نگاه کن … آره این کار خودت بود … بذار تو یه آزمون چشمت درصد بالای ۸۵ و رتبه زیر ۵۰۰ ببینه تا کم کم یخ های درونت باز بشه و به عینه ببینی که تونستی خیلی ها رو کنار بزنی ….از پیله خودت بیا بیرون … دنیا و موفقیت حق توست . اونوقت پیش خودت راضی باش به اینکه دیر شروع کردی و افسوس اونو نخور … چون همین دیر شروع کردن و عقب افتادن باعث شد که مثل یه کش با سرعت تر و پر شتاب تر به سمت جلو حرکت کنی و این با ارزش هست / پیش خودت بگو … خدا رو شکر که عقب افتادم تا الان میتونم انقدر گام های بلندی بردارم و انقدر معرکه در مسیر هرفم پیش بم که فکر کنم دیگه هیچ مانعی نیست که بتونه منو از این حرکت فوق العاده باز داره . چند روز به چیزی فکر نکن و هر چی مه تو ذهنت هست رو با عمل نشون بده …بعد تکنیک برنامه ریزی مثل فرمان ماشین میاد و خودش رو نشون میده و به کار تو جهت میده . پس بدون که فرمان و ترمز ای بی اس و کیسه هوا و بهترین امکانات و تجهیزات و سخت افزار تا قبل از راه افتادن ماشین به درد نمیخوره . پس بندهایی که دست و پای خودت بستی و گره زدی رو راحت باز کن

    13. Top | #13
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      حالا می خوام یک خاطره جالب از یکی از کنکوری هایی تعریف کنم که سطح درسیش مثل خیلی از بچه ها متوسط به پایین بود و خیلی می تونه بهتون کمک کنه:
      (نقل قول از استاد سعید کریمی؛ مدرس و مشاور تندخوانی و تند فهمی، روش های مدرن مطالعه؛ Study skills و یادگیری سریع؛ Accelerated learning و موفقیت تحصیلی در کنکور)
      هیچ وقت یادم نمیره که این بچه چه کار عجیبی کرد و کجا هم قبول شد!!! اصلاً درس نمی خوند و تو سال کنکورش هی وقت تلف می کرد و از درس و کنکور هم فراری بود. پدر و مادرش دیگه شاکی شده بودند که این همه کتاب کنکور و کلاس و مشاور و هزینه، ولی دریغ از یک لحظه درس خوندن این بچه.
      اوایل آبان ماه بود که یکی از دوستاش که خیلی هم با محبت و دلسوز بود به او توصیه کرده بود که یک جلسه تفریحانه سر کلاس تندخوانی و تندفهمی و روش های مطالعه مون حاضر بشه؛ شاید به قول خودش آدم شد و سر به راه!!!
      این دوستش هنری که داشت این بود که به همه می گفت که فلان کلاس و فلان مشاور رو برین ولی خودش نمی رفت!

      بالأخره اومد و سر کلاس نشست؛ و وقتی کلاس تموم شد رفت و سر و کله اش هم دیگه پیدا نشد که نشد ولی هر چند وقت یک بار همین دوست وفادارش به دلیل آشنایی که با من داشت، زنگ می زد و برایش مشاوره می گرفت.
      عید نوروز به توصیه دوستاش اومد تو طرح عیدانه و مطالعاتی مون. وقتی دیدمش از روی کنجکاوی ازش پرسیدم که چه خبر؟ چقدر خوندی؟
      گفت: هیچی…!!!
      گفتم پس چرا اینجایی؟
      گفت: بچه ها گفتند بیایم اینجا، منم باهاشون اومدم …
      گفتم اومدی که چکار کنی؟
      رفت تو فکر … با خودش کمی کلنجار رفت و گفت: من تا الآن هیچ درسی رو نخوندم و لای هیچ کتابی رو باز نکردم، خوب حیفه، شاید بتونم تو این 3 ماه و نیم تا کنکور یک کاری بکنم.
      این حرفش جالب اومد برام!!!
      شروع کرد به خوندن و هر روز که سری به بچه ها می زدم، می دیدم تو لاک خودشه و داره درسشو می خونه …

      تا اینکه رسید به آزمون کنکور و بعدش هم اعلام نتایج کنکور تو مردادماه و انتخاب رشته. بچه ها همه برای انتخاب رشته اومده بودند. تو شلوغی و هیاهوی بچه ها چشمم به اون دوست وفادارش افتاد.
      بهش گفتم چکار کردی؟ رتبه ات چند شد؟
      لبخند تلخی زد و گفت: اااای … نگین آقا!!!
      بالأخره هر جور بود، راضی شد و کارنامه اش رو داد و دیدم شده 35،000
      فقط تنها چیزی که ازش شنیدم این بود که با یک گلوی بغض کرده گفت: آقا انتخاب رشته کنم؟
      تو راهرو یکی از مامان ها با بچه اش و کارنامه به دست اومد جلو و گفت:
      سلام آقا… رتبه بچه ام به نظر شما خوب شده؟ کجا قبول میشه؟
      نگاه کردم دیدم بعععله… خود خودشه، همونی که از نوروز شروع کرد. تو ذهنم گفتم: خب احتمالاً این هم مثل دوست وفادارش شده همون حدودا و حتی بدتر.
      با ذهن شلوغم در اون شرایط و هیاهوی بچه ها، نگاه سریعی به کارنامه اش زدم و دیدم حدسم درسته!!! شده بود 35،000
      عجب، این دو تا دوست رتبه شون چقدر شبیه هم شده بود!
      گفتم بهشون که با این 35 هزار مثلاً احتمال قبول شدنت در …
      که مادرش حرفم رو قطع کرد و گفت آقا دارین اشتباه می کنین!!!
      35 هزار نشده بچه ام، شده 3 هزار و 500!!!

      گفتم چی؟ نگاه دقیق تری به کارنامه اش کردم و دیدم آره درست میگن.
      آخه این بچه که درس نمی خوند چجوری شده 3500؟
      بهش گفتم تا جایی که یادمه با کنکور قهر بودی و لای کتاب و درسا رو تا نوروز باز نکرده بودی؛ نکنه تقلب کردی؟
      گفت: نه به خدا آقا … هر چی بلد بودمو زدم تو کنکور.
      چون موضوع برام جالب شده بود حواسم رو جمع کردم و گفتم واقعاً چکار کردی که تو این زمان کم تونستی به نسبت بقیه دوستات بهتر بشی؟
      گفت که من یک بار تو یکی از جلسات تندخوانی و تندفهمی و روش مطالعه شما شرکت کردم و یادمه که شما تو اون جلسه چند تکنیک رو تو خوندن تدریس می کردین و چون من هم تفریحی تو اون جلسه تون حاضر شده بودم، اصلاً گوش نمی کردم و هی حواسم پرت بود و فقط یکی از این تکنیک ها اتفاقی به گوشم خورد و همون رو از نوروز استفاده کردم. کار دیگه ای هم نکردم … و بلد هم نبودم که بخوام کار دیگه ای بکنم.
      بهش گفتم اگه تو تکنیک ها و شگردهای بیشتری رو تو تندخوانی و تندفهمی بلد بودی و زودتر هم شروع به درس خوندن می کردی رتبه ات به نظرت چند میشد؟
      با اعتماد به نفس گفت: دقیق نمی دونم ولی فکر کنم زیر 1000
      حرفش رو تأیید کردم، چون می دیدم خیلی از بچه ها تونسته بودند.
      اونجا بود که بهش گفتم اگه اجازه بده از این به بعد داستانش رو برای بقیه بچه ها تعریف کنم تا کنکوری های بعدی به قدرت و معجزه تکنیک ها و شگردهای روش های تندخوانی و تندفهمی آشنا بشند و سریعاً اقدام کنند.
      از این نوع بچه ها بسیار زیاد بودند که با یک تغییر در شیوه مطالعه و خوندن شون کولاک کردند و در کنکور درخشیدند و طعم بسیار شیرین موفقیت در کنکور رو چشیدند و ایمان دارم برای شما هم امکان پذیره.
      باز هم یادآوری کنم که من در اینجا یک مثال از طیف بچه های با سطح درسی متوسط به پایین زدم تا باز هی بچه ها بهونه نیارن که ای آقا، اون درساش قوی بوده و معدلش بالا بوده و خیلی بچه زرنگ بوده ولی ما که اینجوری نیستیم و نمیشه و از این جور حرف ها…

      بچه ها یادتون باشه که:
      خیلی از بچه های ضعیف تر از تو تونستند؛ پس چرا تو نتونی؟ و مطمئناً می تونی …

    14. Top | #14
      در انتظار تایید ایمیل

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      وای چقد طولانی بود داداش نفسم گرفت

      خیلی خوب بود براوو

    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      انگیزه ی کی بودی تو*.*
      ایشالا منم انگیزه بچه های سال بعد بشم
      درسته سخته ولی رتبه ی زیر ۱۰۰۰ منطقه میخوام و به حرف کسی گوش نمیدم
      دعام کنید♡
      ♡Be your Own HERO

    صفحه 1 از 8 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. تغییرات دیفرانسل پیش 2
      توسط sajad564 در انجمن مشکلات کنکوریها (استرس، تست زنی و مطالعه)
      پاسخ: 7
      آخرين نوشته: 26 تیر 1395, 00:39
    2. بیایید با مادر خویش قهر کنیم !!
      توسط Team Sar Dadbin در انجمن مطالب طنز
      پاسخ: 7
      آخرين نوشته: 25 خرداد 1395, 12:35
    3. تغییرات کتاب زیست 1 چاپ 94 نسبت به 93
      توسط Forgotten در انجمن تغییرات کتب درسی
      پاسخ: 10
      آخرين نوشته: 22 خرداد 1395, 17:29
    4. یه سوال مهم در باره جمع بندی .... مشاوران و دانش اموزان عزیز! خواهشا بیایید
      توسط reza_leran در انجمن مشاوران و مدرسان و موسسات کنکوری
      پاسخ: 7
      آخرين نوشته: 22 خرداد 1395, 15:27



    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن