up
عکاس شماره1
عکاس شماره2
عکاس شماره3
عکاس شماره4
عکاس شماره5
عکاس شماره6
عکاس شماره7
عکاس شماره8
عکاس شماره9
عکاس شماره10
عکاس شماره11
عکاس شماره12
عکاس شماره13
عکاس شماره14
عکاس شماره15
عکاس شماره16
عکاس شماره17
عکاس شماره18
عکاس شماره19
عکاس شماره20
عکاس شماره21
عکاس شماره22
عکاس شماره23
عکاس شماره24
up
جانم از آتشفشان ها گذر مي کند
با خويشتن در جنگم
از خود عبور مي کنم
تو آن سوي من ايستاده اي
و لبخند مي زني
و لبخند تو آن قدر بها دارد
که به خاطرش از آتش بگذرم
من طلا خواهم شد
مي دانم .
جانم از آتشفشان ها گذر مي کند
با خويشتن در جنگم
از خود عبور مي کنم
تو آن سوي من ايستاده اي
و لبخند مي زني
و لبخند تو آن قدر بها دارد
که به خاطرش از آتش بگذرم
من طلا خواهم شد
مي دانم .
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)